سادگیهای خاکی رنگ

نویسنده: دکتر حناساب زاده اصفهانی

 

 مادر يا پدر بودن هميشه با واژه‌هاي خوشرويي، خوش‌زباني و خوش‌رفتاري، مهربان بودن يا با گذشت و دلسوز بودن همراه است. در بهترين حالت، مادر شوهر و مادر زن بودن و پدر شوهر و پدر زن بودن هم با همين واژه‌ها مانوس است اما هميشه چنين نيست يا لاقل ديدگاه زن‌ و مرد ممکن است از والدين همسر خود چيز ديگري باشد.


با چه کسي ازدواج کنم که در آينده با خانواده‌اش کمتر مشکل داشته باشم؟

اولين قدم براي داشتن يک زندگي خوب در كنار همسر و خانواده‌اش، اين است که تا حد امکان همسرمان را از يک سطح برابر با خود انتخاب کنيم. يعني بهتر است با کسي ازدواج کنيم که خود و خانواده‌اش از نظر اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، مذهبي و اعتقادي، تحصيلي و... شبيه خانواده خودمان باشد. در بررسي‌هاي علمي مشخص شده است هرچه شباهت خانواده‌ها بيشتر باشد، ازدواج موفق‌ترخواهد بود چون در اين صورت نظام رفتارها، سيستم ارزشي - عقيدتي و نيز شيوه زندگي زن و مرد بيشتر شبيه يکديگر است و با کم بودن تفاوت‌ها، اختلاف در نظرها و سليقه‌ها نيز کمتر مي‌شود و به اين ترتيب احتمال پيدايش بسياري از مشاجره‌ها، به خصوص آنهايي که ناشي از تربيت‌ها و نگرش‌هاي متفاوت به زندگي هستند، کمتر خواهد شد.


واکنش‌هاي درست و نادرست به بدرفتاري خانواده همسرم چيست؟

بگومگو، سرزنش، قهر، بي‌توجهي، بي‌تفاوتي، توهين و دشنام دادن به والدين همسر رفتارهايي هستند که سرانجام نه‌تنها باعث تيره شدن روابط با خانواده همسر بلکه با خود همسر نيز مي‌شوند. در مقابل اين واکنش‌هاي غيرمنطقي، طيفي از رفتارهاي درست قرار دارند مذاكره و صحبت درباره امري که ايجاد دلخوري كرده و تلاش براي حل مساله به جاي قهر، پذيرفتن افراد همان طوري که هستند، بخشش و رها کردن به جاي فراموش نكردن اتفاقي که باعث دلخوري شده است و.... اگر مادرزن يا مادرشوهرتان حرفي مي‌زند يا رفتاري دارد که باعث ناراحتي يا عصبانيت شما مي‌شود، عاقلانه‌ترين واکنش اين است که ابتدا خشم خود را مديريت کنيد.

با اين کار احتمال اينکه بتوانيد در يک رابطه احترام‌آميز و با تنش کمتر مشکل خود را با او حل کنيد و به تفاهم برسيد، بيشتر مي‌شود. والدين همسرتان را با والدين خود مقايسه نکنيد و آنها را به رخ والدين همسرتان نکشيد. به والدين همسرتان نشان دهيد که دوستشان داريد. حتي اگر مجبور شديد رابطه خود را با آنها کم کنيد، طوري رفتار نکنيد که انگار به دليل تنفر از آنها چنين کاري را انجام داده‌ايد. تلاش کنيد رفتار مودبانه‌اي با آنها داشته باشيد. اگر کمکي از دستتان بر مي‌آيد، برايشان انجام دهيد، اما در عين حال فاصله‌ها را حفظ کنيد به خصوص اگر از آنها دلخوريد، قرار نيست کاملا با آنها يکي شويد. حتي اگر احساس مي‌کنيد در حقتان ظلم شده است، جواب بدي را با بدي ندهيد و در پي يافتن فرصتي براي تلافي يک کنايه يا نيش زبان نباشيد.


خانواده همسرم در زندگي خصوصي ما دخالت مي‌کنند. آيا مي‌توانم از همسرم بخواهم رابطه‌اش را با آنها قطع کند؟

بهتر است تا حد امکان تلاش نکنيم همسرمان را از خانواده‌اش دور کنيم چون اين اقدام مي‌تواند آسيب رواني شديدي به او وارد كند و اين آسيب حتي در زندگي مشترک ما نيز اثر منفي مي‌گذارد. حتي اگر زن يا مرد خودشان رابطه‌شان را با والدين همسرشان قطع کرده‌اند، نبايد محدوديتي براي رفت‌وآمد او با خانواده‌اش قائل شوند مگر در مواقعي که مشخص شود چنين رفت‌وآمدهايي واقعا به وي يا زندگي مشترک آسيب جدي وارد مي‌کند که البته تشخيص اين امر با روان‌درمانگر خانواده است.


چگونه به والدين خود اجازه مي‌دهيم کنترل زندگي مشترکمان را به دست گيرند؟

1. رفت‌وآمدهاي زياد و بدون برنامه و ماندن براي زمان طولاني در خانه يکديگر وقتي ضرورتي براي اين كار وجود ندارد.

2. مشورت‌هاي بيش از حد به خصوص در مورد مسايل خصوصي.

3. گرفتن کمک‌هاي مالي از خانواده مخصوصا وقتي واقعا نيازي به آنها نيست و اين كار فقط براي رفاه بيشتر، انجام مي‌شود.

4. جو ناآرام خانه و مشاجره زياد با همسر که ناخواسته باعث دخالت خانواده همسر براي کنترل اوضاع مي‌شود.

5. در ميان گذاشتن مشکلات زندگي با والدين که باعث دخالت‌هاي بعدي خواهد شد.

6. نبود مرزبندي‌هاي مشخص در مورد نقش والدين در زندگي مشترک يا قوانين ارتباط با آنها. مثلا نبود مرز مشخصي براي اينکه هرچند وقت يکبار با والدين خود رفت و آمد کنيد.


یک شنبه 29 بهمن 1391برچسب:, :: 18:48 :: نويسنده : مهدخت نبوی

رجمه: سمیه مقصودعلی

شما هم جزو اين گروه از افراديد؟ هيچ‌ از خود پرسيده‌ايد چرا اين افراد بدون دليل هميشه و براي هيچ در حال عذرخواهي هستند؟


يکي از آشنايانم مرد بسيار موفقي است. 2 فرزند بزرگ دارد و از زندگي با همسرش راضي است. تحصيلات عاليه دارد و از شغل و درآمدش گله‌اي ندارد. با اين وجود هميشه در حال عذرخواهي است. وقتي فراموش مي‌کند آنچه همسرش خواسته تهيه کند يا دير به قرار کاري خود مي‌رسد، عذرخواهي مي‌کند...

بسياري از افراد گمان مي‌کنند عذرخواهي نشانه ادب فرد است اما اين هميشه درست نيست و در بعضي موارد نوعي ضعف نارسيسيستيک (خودشيفتگي) در آن نهان است. از نظر روان‌شناسان، برخي افرادي که هميشه در حال عذرخواهي هستند، اسير خود ستمگرشان هستند که هرگز از آنها راضي نيست. اين افراد در هر شرايطي خود را متهم مي‌کنند و همين مساله باعث اضطراب آنها مي‌شود.

يکي ديگر از دوستانم خانمي است که نه آدم مضطربي است نه درون‌گرا و نه خشن! سال گذشته متوجه شد که همسرش از 5 سال پيش تاکنون زن دومي اختيار کرده است. اين موضوع او را خرد کرد. از آن زمان هميشه در شک و دودلي نسبت به تمام مسايل زندگي مي‌کند و هميشه در حال عذرخواهي است. او هميشه خود را متهم احساس مي‌کند و تمام تقصيرها را به گردن مي‌گيرد. گمان مي‌کند حتما همسر خوبي نبوده که مردش به سمت ديگري گرايش يافته است. احساس حقارت، اين افراد را به سمت عذرخواهي از ديگران پيش مي‌برد تا با اين کار به ديگران بقبولانند که مسوول هيچ‌چيز نيستند...

ريشه اين خودتخريبي در کودکي هر انساني نهفته است. وقتي والدين به تلاش‌هاي يک کودک بهاي کافي نمي‌دهند و هميشه از او انتظار بهترشدن دارند يا به دلايل پيش‌پاافتاده او را تنبيه مي‌کنند، باعث مي‌شود کودک خود را آن‌طور که هست نبيند و دوست نداشته باشد و هميشه به دنبال بهترشدن براي جذب محبت آنها باشد. روش تربيتي‌اي که در آن بيش از حد به کودک بها داده مي‌شود نيز همين نتيجه را دربرخواهد داشت. والديني که مرتبا در حال ارزش گذاشتن به فرزندشان و تکرار مسايلي نظير اين هستند که تو مهربان، باهوش و زيبايي... به نفع فرزندشان قدم برنمي‌دارند، بلکه او را براي شکست‌خوردن آماده مي‌کنند. اين کودکان به محض آنکه در آينده در موقعيتي خطرناک و جدي قرار مي‌گيرند، يا افسرده و گوشه‌گير مي‌شوند يا با عذرخواهي کردن از ديگران عقب‌نشيني مي‌کنند.


خجالت يا خشونت؟

هميشه تربيت در بروز اين رفتار موثر نيست. بيشتر مردم فکر مي‌کنند فردي که اول عذرخواهي مي‌کند شخصي مهربان و صميمي است اما درحقيقت برخي از اين افراد اشخاص خجالتي‌اي هستند که با عذرخواهي دست پيش مي‌گيرند تا با ديگري وارد بحث نشوند. اشخاصي که خلق‌و‌خوي تهاجمي دارند و نمي‌توانند عکس‌العمل خود را پيش‌بيني کنند نيز معمولا در برخوردهاي ساده اول عذرخواهي مي‌کنند چون مي‌ترسند کنترل خود را از دست داده و با طرف مقابل درگير شوند.


تعادل حرف اول را مي‌زند

برخلاف برخي افراد که در هر شرايطي براي عذرخواهي پيش‌قدم مي‌شوند، برخي افراد هرگز حتي وقتي مقصر هستند عذرخواهي نمي‌کنند. آنها در دنياي دروني خود زندگي مي‌کنند؛ دنيايي که ديگران در آن حضور ندارند يا اگر حضور دارند دست پايين هستند. عذرخواهي در شرايطي که ما باعث سلب آزادي ديگري يا صدمه ديدن او باشيم، ضروري است و يکي از عوامل برقراري روابط اجتماعي محسوب مي‌شود! البته قبل از عذرخواهي بهتر است، مطمئن شويد که باعث آزار ديگري شده‌ايد يا خير؟ حتي اگر شک داريد، مي‌توانيد از طرف مقابل بپرسيد! اما اگر هميشه بي‌دليل شما اول عذرخواهي مي‌کنيد حتما به روان‌شناس يا روان‌پزشک مراجعه کنيد!


منبع متن اصلی: Question de femm

سه شنبه 10 بهمن 1391برچسب:, :: 13:55 :: نويسنده : مهدخت نبوی

ترجمه: پروانه شهرکی

 روي يكي از صندلي‌هاي پارك بنشينيد و به محوطه بازي كودكان دقت كنيد. بچه‌ها را كه در حال دويدن، پريدن يا بالارفتن از اسباب‌بازي‌ها هستند،‌ نگاه كنيد...

پيداكردن بچه‌هايي كه با جسارت بيشتري از وسايل بازي استفاده مي‌كنند، اصلا سخت نيست. انگار قدم‌هايشان را محكم‌تر برمي‌دارند و از اينكه هر كدام از وسايل بازي جديد را حتي براي اولين‌بار امتحان كنند، ترسي ندارند، اما بچه‌هايي را هم مي‌توانيد ببينيد كه براي قدم برداشتن حتي در سطح صاف از پدر و مادرشان كمك مي‌خواهند. اين تفاوت بارز رفتار به عقيده روان‌شناسان به دليل خصوصيتي به نام «اعتمادبه‌نفس» است.


تمام والدين براي افزايش و تقويت اعتمادبه‌نفس فرزندشان تلاش مي‌كنند. كودكي را تصور كنيد كه براي اولين‌بار تصميم دارد از يك پارچ آب براي خودش آب بريزد. اولين واكنش پدر و مادرها معمولا اين است: «عزيزم! حواست رو جمع كن آب رو نريزي.» اما به نظرتان اين جمله چطور است؟ «باريکلا كه خودت براي خودت آب مي‌ريزي، عزيزم!» در اين مطلب روش‌هايي براي تقويت اعتمادبه‌نفس كودك پيشنهاد شده است.


الگوي مثبتي برايش باشيد

حتما شما هم چند بار در دوران نوجواني‌ چنين جمله‌هايي را به زبان آورده‌ايد: «آرزو دارم اين كار را انجام دهم، اما نمي‌توانم.» اين جمله‌هاي منفي كه ناشي از ناتواني‌ در انجام امور است، به رفتار والدين مرتبط است. كودكان دقيقا از رفتار پدران و مادران الگوبرداري مي‌كنند. پس اگر مشغول انجام كاري هستيد و مستاصل هم شده‌ايد، از اين جمله استفاده نكنيد: «رييسم خواسته اين فايل را روي سيستم پاورپوينت اجرا كنم اما اصلا نمي‌توانم تا آن موقع اين كار را انجام دهم.» با بيان چنين جمله‌هايي غيرمستقيم به فرزندتان نداشتن اعتمادبه‌نفس را منتقل مي‌كنيد. حتي اگر قادر به انجام كاري نيستيد، مثبت صحبت كنيد: «رييسم خواسته اين فايل را روي سيستم پاورپوينت اجرا كنم. هنوز نتوانسته‌ام ولي تمام تلاشم را انجام مي‌دهم و مطمئنا به نتيجه دلخواهم مي‌رسم. با يك برنامه‌ريزي صحيح حتما مي‌توانم انجامش دهم.» در تمام اين مدت فرزند شما به گفته‌هايتان گوش مي‌دهد و به اينكه با يك كار سخت چگونه برخورد مي‌كنيد، توجه دارد.


بگذاريد ريسك کند

به فرزندتان بياموزيد حتي اگر نتيجه نهايي آنچه انتظارش را داشته، نباشد، اينكه راه مورد علاقه خود را انتخاب و براي انجام آن تلاش كند، ارزشمند است و بخش زيادي از كار را پيموده است اما اين تفكر مخصوص افرادي است كه اعتمادبه‌نفس دارند و از به نتيجه نرسيدن نمي‌ترسند. فرزندتان را ترغيب كنيد در فعاليت‌هاي گروهي در مدرسه‌ مانند عضويت در تيم‌هاي ورزشي، گروه‌هاي موسيقي يا حتي گروه‌هاي علمي شركت كند. با اين كار او فرصت نشان دادن توانايي‌هايش را به دست مي‌آورد و حتي ممكن است در اين گروه‌ها به عنوان سرگروه نقش‌هايي را برعهده بگيرد كه در تقويت اعتمادبه‌نفس او نقش زيادي خواهد داشت.

اقدام ديگري كه مي‌توانيد انجام دهيد، برنامه‌ريزي براي گردش‌هاي كوتاه اما هيجان‌انگيز خانوادگي است؛ دوچرخه‌اي كرايه و مسيري را از قبل انتخاب كنيد و به فرزندتان بگوييد يك گردش غيرمنتظره داريد. مسير حركت را به او نگوييد. بگذاريد در عمل انجام شده قرار بگيرد، ترس را بيازمايد و اعتمادبه‌نفسش افزايش پيدا كند.

مسابقه‌هاي 2 نفري بين خودتان و او ترتيب دهيد؛ بذرهاي يك گياه خاص را تهيه كنيد و از فرزندتان بخواهيد آن را بكارد و مسووليت پرورش‌اش را برعهده بگيرد. با ديدن روند رشد گياه شما و رسيدگي‌تان به آن، او هم ترغيب مي‌شود اين كار را انجام دهد و ترس از انجام كارهاي انفرادي كم‌كم در وجودش از بين مي‌رود.


به او حق انتخاب بدهيد

وقتي براي خريد لباس كودك مي‌رويد، به هماهنگ‌كردن رنگ‌هاي لباس‌هاي مختلف توجه مي‌كنيد اما ممكن است فرزندتان رنگ‌هايي را انتخاب ‌كند كه خيلي هم با هم جور نيستند و شما دوست نداريد لباسي با آن رنگ‌ها بپوشد.

اينكه كودك شما چند رنگ ناهماهنگ را انتخاب كند، خيلي بهتر از اين است كه هميشه شما انتخاب كنيد. به او حق انتخاب بدهيد. بخش مهمي از شكل‌گيري اعتمادبه‌نفس كودك به انتخاب‌هاي مستقل او بستگي دارد. حتي اگر انتخاب‌هاي درست و بجايي نباشد. مطمئن باشيد پس از چند بار، انتخاب‌هاي درستي خواهد داشت چون به خودش اعتماد دارد.


به اندازه ستايشش كنيد

براي تشويق كودكتان هم حد و مرزي قائل شويد. اينكه دختر 10 ساله شما از دستمال كاغذي براي پاك كردن لبش هنگام غذاخوردن استفاده مي‌كند امري بديهي است و نيازي نيست بابت اين كار هديه‌اي دريافت كند. بچه‌ها خيلي سريع همه چيز را مي‌آموزند و شما به صورت ناخودآگاه به اين دليل كه حس پدر و مادري داريد، آنها را تشويق مي‌كنيد. اينكه كودك را تشويق مي‌كنيد، بسيار عالي است اما به او حسي واقعي ببخشيد و اين حس را اغراق‌آميز نكنيد. در غير اين صورت فكر مي‌كند اين كارهاي ساده هم حتما خيلي سخت بوده و فقط او از عهده انجامش برمي‌آيد.


بگذاريد مشكلاتش را خودش حل كند

بچه‌ها با حل مشكلاتشان، اعتمادبه‌نفسشان را تقويت مي‌كنند و به توانايي‌هاي خود پي مي‌برند. آيا فرزندتان را در حالي كه مشغول پيداكردن يك تكه پازل است فقط تماشا مي‌كنيد يا سريع تكه پازل گمشده را برايش پيدا مي‌كنيد؟ آيا وقتي به سختي مشغول بستن دكمه‌هاي لباس با بند كفشش است، سرزنشش مي‌كنيد و خودتان انجام اين كار را به عهده مي‌گيريد يا اجازه مي‌دهيد براي چند بار دكمه‌ها را جابجا ببندد يا بند كفشش وسط راه باز شود؟ مطمئن باشيد اگر بتواند اين كارهاي ساده را بارها اشتباه انجام دهد، حتما در آينده با اعتمادبه‌نفس بيشتري مشكل‌هاي بزرگ‌تر را به تنهايي حل مي‌كند.


سه شنبه 10 بهمن 1391برچسب:, :: 13:46 :: نويسنده : مهدخت نبوی

ترجمه: دکتر محبی‌نژاد

یك پژوهشگر كه در زمینه خواب تحقیق می‌كند، به تازگی مدعی شده است که مدل خوابیدن ما می‌تواند از نوع زندگی و حتی از ویژگی‌های شخصیتی‌‌مان خبر دهد....

خواب و شخصیت

 پروفسور كریس ایدزیكوسكی، استاد مهمان دانشگاه سوری انگلستان، می‌گوید مطالعه او روی 1000 زن و مرد انگلیسی حاكی از آن است كه 6 مدل شایع خوابیدن نشانگر نوع شخصیت آدم‌هاست و با زبان بدن آنها ارتباط تنگاتنگ دارد: «همه ما وقتی بیداریم، نسبت به زبان بدن خودمان آگاهی داریم ولی در خواب، ضمیر ناخودآگاه ما درباره ما حرف می‌زند. آنچه مدل خوابیدن از شخصیت ما آشكار می‌كند، كاملا دور از انتظار خودمان است.» حالا شما به کدام یک از این 6 مدل می‌خوابید؟

1.مدل جنینی: شایع‌ترین مدل خوابیدن است. گروه بزرگی از شركت‌كنندگان در این پژوهش (41 درصد) موقع خواب، خود را به شكلی خمیده (شبیه جنین) درمی‌آوردند و زنان 2برابر مردان این شكل را به خود می‌گرفتند. درباره این گروه، گفته می‌شود كه اگرچه شخصیت ظاهری سرسختی دارند، اما حساس‌اند و ممكن است خجالتی به نظر بیایند اما اغلب زود با دیگران می‌جوشند.

 

2.مدل كُنده درخت: اگر به پهلو می‌خوابید و هر دو دست‌تان پایین می‌افتد، شما آدمی راحت و اجتماعی هستید و به دیگران تا جایی اعتماد می‌كنید كه حتی ممكن است گول بخورید. 15 درصد مردم به این شکل می‌خوابند.

 

3.مدل تمنا: در این مدل، فرد به پهلو می‌خوابد و هر دو دست او در مقابل بدن‌اش به جلو دراز می‌شود. 13 درصد شركت‌كنندگان در مطالعه به این روش می‌خوابیدند. آنها ذهنی باز ولی عیب‌جو دارند. شكاك‌اند و کمی یك‌دنده.

کسانی که به مدل جنینی می خوابند، اگرچه شخصیت ظاهری سرسختی دارند، اما حساس‌اند و ممكن است خجالتی به نظر بیایند اما اغلب زود با دیگران می‌جوشند.

 

4- مدل ستاره دریایی: كسانی كه به پشت دراز می‌كشند و دست‌ها را بالا و نزدیك بالش نگه می‌دارند، تقریبا 5 درصد گروه مورد پژوهش را تشكیل می‌دادند. آنها گوش شنوای خوبی برای دیگران دارند و زیاد به كمك دیگران می‌آیند و اگر مركز توجه دیگران باشند، معذب می‌شوند. احتمال خروپف کردن و بدخوابی نیز در آنها زیاد است.

 

5- مدل سقوط آزاد: در این مدل، شخص روی شكم می‌خوابد و دست‌ها را زیر بالش می‌گذارد یا دور آن حلقه می‌زند و سرش را به یك سمت می‌چرخاند. 7 درصد به این شكل می‌خوابند. آنها غالبا عجول و برون‌گرا هستند و از انتقاد به شدت می‌رنجند.

6- مدل سرباز: در این مدل، شخص به پشت دراز می‌كشد و دست‌ها را در دو طرف بدن و نزدیك به آن نگه می‌دارد. 8 درصد به این شكل می‌خوابند. آنها غالبا محتاط و كم‌حرف‌اند. اهل اعتراض و ایرادگیری نیستند و همیشه سعی می‌كنند خودشان و دیگران را در سطحی ایده‌آل نگه دارند. به دلیل طاقباز خوابیدن، احتمال خروپف کردن در آنها زیاد است. آنها در طول شب كمتر از خواب می‌پرند ولی خواب آرامش‌بخشی هم ندارند.

 

اگر فكر می كنید شما در طول شب ممكن است به تمام مدل‌های بالا بخوابید، احتمالا در اشتباه‌اید! ایدزیكوسكی می‌گوید: «این پژوهش نشان می‌دهد اگرچه افراد در طول شب غلت می‌زنند اما روی یك مدل خواب بیشتر باقی می‌مانند و تنها 5 درصد افراد مدل خوابیدن خود را در شب‌های متفاوت کلا عوض می‌كنند.» نكته جالب دیگر اینكه این پژوهش نشان می‌دهد از هر 10 نفر فقط 1 نفر موقع خواب، كل بدنش را با پتو می‌پوشاند و اغلب مردم، یك دست یا یك پا یا كف هر دو پای خود را از پتو بیرون می‌گذارند.

دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:, :: 21:46 :: نويسنده : مهدخت نبوی

بعضي معتقدند سفر يعني زندگي، بعضي هم مي‌گويند زندگي يك سفر است، اما هر عقيده‌اي كه داشته باشيد حتما با اين مساله موافقيد كه مسافرت خانوادگي لطف ديگري دارد. تا چند سال پيش رسم بود از مادربزرگ و پدربزرگ گرفته تا نوه و نتيجه همگي دسته‌جمعي به سفر مي‌رفتند و خوش مي‌گذراندند. اما كم‌كم اين رسم منسوخ شد. سالمندان كه به دلايل مختلف از سفر كنار زده شدند كودكان هم كم‌كم دارند كنار مي‌روند و خانواده‌ها ترجيح مي‌دهند بدون كودك خردسال خود به سفر بروند. بتدريج افرادي‌كه يار خانواده محسوب مي‌شوند به‌صورت باري تحميل شده بر خانواده درآمده‌اند. اما براستي وجود كودك و سالمند در سفر زايد و دست و پاگير است؟
 
عقیده خود را در ارتباط با این مطلب که دوست دارید با دوستان خود به سفر بروید ، با همسرتان بدون بچه ها،یا همراه با همه خانواده برای دوستان بفرستید و دلیل خودتان را نیز ذکر کنید.متشکرم....

پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, :: 22:18 :: نويسنده : مهدخت نبوی

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
نويسندگان


خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 15
بازدید ماه : 96
بازدید کل : 40388
تعداد مطالب : 87
تعداد نظرات : 116
تعداد آنلاین : 2