سادگیهای خاکی رنگ

 

در جامعه ما تصویر سنتی پدران نشان‌دهنده آن است که آنها در مراقبت از کودک هیچ نقشی نداشته اند، هنگام تولد کودک در اتاق انتظار می‌مانند، تعویض پوشک یا گرم کردن بطری شیر را هرگز به عهده نمی‌گیرند، پای خود را به مهدکودک نمی‌گذارند و تربیت فرزند را تقریبا به طور کامل به همسرانشان می‌سپارند. این پدران افسانه‌ای که به ایفای نقش اختصاصی نان‌آور خانواده سرگرم بودند، الگویی مقتدر اما دور از دسترس برای فرزندان خود بوده و بندرت شرکای فعالی در تربیت فرزندانشان محسوب می‌شدند.

پژوهش‌ها نشان می‌دهد که تاثیر پدر بر فرزند ماندگار است و کودکان براستی به پدر نیاز دارند، اما به یاد داشته باشید وجود هر پدری مفید نیست. زندگی کودکان تحت تاثیر پدرانی که از نظر عاطفی حضور دارند، برای فرزندان خود ارزش قائل می‌شوند و در ناراحتی‌ها و نگرانی‌ها می‌توانند فرزندانشان را آرام کنند بسیار بهتر می‌شود اما در عوض پدرانی که خشونت می‌وزند، عیب‌جو هستند، فرزند خود را تحقیر می‌کنند یا از نظر عاطفی سرد هستند می‌‌توانند بشدت به فرزند خود آسیب برسانند.

مدت‌هاست که روان‌شناسان بر این باورند که دخالت و نقش پدر در بزرگ کردن فرزند بسیار مهم است شواهد روزافزون علمی حاکی از آن است که پدرهای علاقه‌مند بویژه آنهایی که از نظر عاطفی در دسترس هستند، در خوشبختی فرزندانشان نقش منحصر به فردی را ایفا می‌کنند.

در واقع پدرها می‌توانند به شیوه‌هایی بر فرزندان تاثیر بگذارند که مادرها نمی‌توانند بویژه در زمینه‌های روابط با دوستان و موفقیت تحصیلی هنگامی که پدر از احساسات فرزندانش با خبر است و می‌کوشد تا به آنها در حل مسائلشان کمک کند، بچه‌ها در مدرسه و ارتباط با دیگران موفق‌تر هستند. بعکس پدری که نسبت به عواطف فرزندانش خشن، ایرادگیر یا بی‌اعتناست، می‌تواند تاثیری بسیار منفی بر آنها بگذارد و احتمال آن که فرزندان چنین پدری در انجام تکالیف درسی ناموفق باشند، با دوستانشان بیشتر دعوا کنند و از سلامت روانی خوبی برخوردار نباشند، بیشتر است. این تاکید بر نزدیکی عاطفی پدر به این معنا نیست که رفتار متقابل مادر با فرزندانش بر آنها تاثیری ندارد. تاثیر مادر بر فرزندانش بسیار مهم است، اما طبق مطالعات تاثیر پدر می‌تواند بسیار شدیدتر باشد، خواه آن تاثیر مثبت باشد یا منفی. برای نمونه فرزندان در خانواده‌هایی که پدر غایب است در ارتباط با مدرسه و همسالان گرفتار مسائل و مخاطرات جدی‌تر هستند. پسرانی که پدر در زندگی‌شان حضور ندارد، دریافتن تعادل بین قاطعیت مردانه و خویشتنداری دارای مشکل هستند و این در حالی است که کسب این مهارت‌ها با بزرگ شدن پسرها و تلاش بیشتر آنها برای دوست‌یابی، موفقیت تحصیلی و اهداف شغلی روز به روز مهم‌تر می‌شود. همچنین دخترانی هم که پدرانشان در زندگی آنها حضور فعال و موثری دارند، به احتمال بیشتر در بزرگسالی روابط سالمی با همسر خود برقرار می‌کنند.

بسیاری از پژوهشگران معتقدند که پدرها به طور عمده از طریق بازی بر فرزندانشان تاثیر می‌گذارند. آنان معمولا بازی‌هایی را انجام می‌دهند که با فعالیت بدنی و هیجان بیشتری همراه است. همچنین پدرها بیشتر با صداهای ضربه‌ای توجه نوزاد را جلب می‌کنند و شلوغ‌بازی‌های بیشتری در بازی‌ها انجام می‌دهند که این نوع روش شلوغ و بی‌نظم پدر در بازی راه مهمی را باز و به کودک کمک می‌کند تا درباره عواطف بیاموزد. کودکانی بهترین مهارت‌های اجتماعی را در خود پرورش می‌دهند که پدرانشان بر هم‌کنش مثبتی با آنها دارند و اجازه می‌دهند که کودک خود مسیر بازی را تعیین کند. برخی پدران در نقش راهنمایان عاطفه هستند. آنها عواطف منفی کودک را نادیده نمی‌گیرند یا با آن مخالفت نمی‌کنند، بلکه به فرزندانشان نشان می‌دهند که آنها را درک و سپس آنها را راهنمایی می‌کنند تا نسبت به احساسات منفی خود واکنش مناسبی نشان دهند.

طبق بررسی‌ها، کودکانی کم‌ترین نمرات و بدترین روابط اجتماعی را دارند که پدرانشان سرد، قدرت‌طلب، ستیزه‌جو و مداخله‌گر بودند. در یک تحقیق پژوهشگران متوجه شدند پدرانی که طی یک تمرین بازی ویدئویی فرزندانشان را مسخره و تحقیر می‌کردند و برای اشتباهاتشان آنها را سرزنش می‌کردند یا کنترل بازی را خود به دست می‌گرفتند و به کودکان‌ نشان می‌دادند که بی‌کفایت هستند، فرزندانشان بیشتر از بقیه دچار مشکل بودند. این بچه‌ها با دوستانشان رفتارهایی ستیزه‌جویانه داشتند، در مدرسه ناموفق‌تر از دیگران بودند و مسائلی داشتند که معمولا به بزهکاری و خشونت در آنان منتهی می‌شد.

به طور کلی در مقایسه با واکنش‌های پدر، کیفیت ارتباط با مادر آن‌قدر در موفقیت یا شکست آینده فرزندان در مدرسه و با دوستانشان سرنوشت‌ساز نیست. شاید بتوان گفت علت این تاثیر شدید پدر برفرزند این است که رابطه پدر  فرزند عواطف بسیار قدرتمندی را در کودک بر می‌انگیزد.

نقش پدر در رشد هویت جنسی فرزندان

محققان مسائل جنسی معتقدند که تاثیر پدر بر رفتار جنسی کودک بیش از تاثیر مادر است، البته در اینجا جنسیت معنایی فراتر از سکس دارد. این مساله نه‌تنها شامل خصوصیات جسمی و تغییرات کودک در حال رشد است، بلکه احساسات و رفتارهای مرتبط با این خصوصیات فیزیکی را هم شامل می‌شود. کیفیت رفتار پدرانه با یک فرزند پسر مهم‌ترین عاملی است که دید وی را از مذکر بودن خویش شکل می‌دهد. در اینجا منظور از مذکر بودن خشونت، سلطه‌طلبی، جسارت، ناآرامی و پرسروصدا بودن نیست بلکه مذکر بودن به معنای قاطعیت، مثبت بودن، مسوولیت‌پذیری، منطقی بودن و توانایی ایجاد تغییر در موقعیت‌های سخت است که این توانایی‌های اساسی فقط بر پایه تربیت صحیح، محبت و توانایی عشق ورزیدن استوار است. پدری که با وجود ویژگی‌های مردانه بسیار محبت، تشویق یا تربیتی از خود نشان نمی‌دهد ممکن است رفتار غیرمردانه‌ای در پسرش ایجاد کند. همچنین تحقیقات نشان می‌دهد که پدران ممکن است بیش از مادران در رشد هویت جنسی سالم دختران نقش داشته باشند. آنان آگاهانه یا ناآگاهانه رشد جنسی دختر خود را تقویت می‌کنند اگرچه ممکن است خودشان (پدران) از میزان تاثیری که بر تربیت زنانه دخترانشان می‌گذارند، آگاه نباشند. یک پدر پرورش‌دهنده می‌تواند تاثیر بسیار مهمی بر رشد زنانگی دختر خود داشته باشد به عنوان مثال دخترانی که در خانه‌هایی رشد کرده‌اند که مادر مسلط و پدر منفعل بوده، ‌در تصمیم‌گیری‌ها شرکت و نقش تربیتی به عهده نداشته است، در آینده با مردان دچار مشکل می‌شوند.

پس پدران بکوشید:

برای فرزندانتان حضور عاطفی و فیزیکی داشته باشید

در دوران باستان پدر از طریق جنگیدن و شکار کردن از فرزندانش حمایت می‌کرد. طی قرن‌ها این نقش به نان‌آور تبدیل شد. او از طریق کار کردن پول به دست می‌آورد تا برای حفظ امنیت فرزندانش قسط‌های منزل، مخارج خورد و خوراک و شهریه دانشگاه هزینه کند، اما امروز بار دیگر نقش پدر در آستانه تغییر است تا سطح دیگری از حمایت را برای فرزندانش فراهم آورد و در نتیجه این حمایت، فرزندش از نیروهای مخربی مانند دار و دسته‌های خلافکار، مواد مخدر و هرزگی جنسی حفظ شود. علم به ما می‌گوید که دیگر همه روش‌های سنتی نمی‌تواند مشکل‌گشا باشد. امروزه ایمنی فرزندان از قلب پدرانشان بر می‌خیزد و بر این پایه استوار است که مردها باید علاوه بر حضور فیزیکی در خانه، حضور عاطفی نیز داشته باشند. هر چند پدرانی که گرفتار کار هستند و ساعت‌های زیادی را صرف شغل خود می‌کنند کمتر در فعالیت‌های پدری مشارکت دارند.

در جریان رشد فرزندانتان باشید

 

بررسی‌های انجام شده درباره مادران شاغل نشان داده که کیفیت رابطه مادر  فرزند تاثیر بیشتری بر کودک دارد تا مقدار زمانی را که مادر و فرزند در کنار یکدیگر می‌گذرانند، منطقی به نظر می‌رسد که همین وضعیت درخصوص پدران هم صدق می‌کند.

 

در حقیقت با انجام کارهای سنتی به اصطلاح زنانه (مانند غذا دادن به کودک) است که مردان به عنوان عضوی منسجم و ضروری برای خانواده به شمار می‌آیند. پدرها باید به این مهم توجه داشته باشند که زندگی خانوادگی فقط برآورده کردن نیازهای مادی خانواده نیست، بلکه حضور هر روز و برآورده ساختن نیازهای عاطفی و جسمانی به طور همزمان در تربیت فرزند نقش بسزایی دارد. درحالی‌که کودکان بزرگ می‌شوند و در فعالیت‌های بیشتری در خارج از خانه شرکت می‌کنند، شاید برای پدرها دشوار شود که فرصتی را بیابند تا با فرزندانشان تنها باشند، به پدران توصیه می‌شود به گونه‌ای برنامه‌ریزی کنند که بتوانند با فرزند خود اوقاتی را به تنهایی بگذرانند.

شاید این فرصت هفته‌ای یک‌بار به دست بیاید، یا همان مدت زمانی باشد که شما فرزندتان را با خود به کلاس می‌برید. به هر حال گفتگویی دونفره با فرزند در هر سنی بسیار با ارزش است.

ضرب‌المثلی می‌گوید: «برای بزرگ کردن یک بچه به یک قوم نیاز است.» پس بکوشید با آدم‌هایی که در زندگی روزانه فرزندتان نقش دارند، آشنا شوید از جمله دوستان و والدین دوستان او. در خانه‌‌تان را روی همکلاسی‌های فرزندتان بگشایید، داوطلب رساندن فرزندتان به مهمانی‌ها و زمین ورزش آنان شوید. به علاقه‌مندی‌ها و نگرانی‌هایشان گوش کنید و با آنها هماهنگ شوید. سرانجام این‌که درک کنید هر زمان در کنار خانواده‌تان هستید، بارها و بارها فرصت دارید که با فرزندتان ارتباط برقرار کنید یا از آنها فاصله بگیرید و در این‌جا شمایید که انتخاب‌کننده هستید.

تعادل میان زندگی شغلی و زندگی خانوادگی

برای بسیاری از مردان، یافتن وقت و انرژی کافی برای فرزندان به این معناست که کمتر در اختیار شغلشان باشند، چرا که برای اغلب پدران شاید دشوار و ناممکن باشد که با ساعات زیاد کاری در هر هفته و فشارهای شدید شغلی، از لحاظ عاطفی و جسمی در کنار فرزندان نیز باشند. در واقع حل این تضاد برای مرد که هویت اصلی او نان‌آور بودن خانواده است، کار ساده‌ای نیست.

مردان چنین تربیت شده‌اند که باور کنند سختکوشی و ساعت‌های طولانی کارکردن نشانه تعهد به خانواده است، اما اکنون مردان باید بدانندکه اگر تغییر نکنند، باید خطر دور افتادن از همسر و فرزندان را یعنی همان افرادی که به خاطرشان کار معنا پیدا می‌کند را بپذیرند و گاهی لازم می‌شود که آنان دستاوردهای مالی و شغلی خود را فدا کنند تا به تعادل بهتری بین کار و زندگی خانوادگی برسند.

به طور کلی، سالم‌ترین محیط خانوادگی محیطی است که در آن پدر به عنوان فردی قوی، پرورش‌دهنده و مردانه نسبت به فرزندان و مادر آنها عمل کند، مادر نیز به عنوان زنی با طبیعت زنانه نسبت به فرزند و پدر خانواده رفتار کند. این هدفی است که آرزو می‌کنم، پدران برای تحقق آن در خانه‌هایشان کوشش کنند.

 
اگر پدران آگاهانه تلاش نکنند که بخشی از زندگی روزانه فرزندانشان باشند، بتدریج از آنان دور خواهند شد و جزئیات ظریف از دیدشان پنهان خواهد ماند.
دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 18:58 :: نويسنده : مهدخت نبوی

با تولد كودك، شما يك خانواده 3 نفره خواهيد شد و از اين پس همه چيز با گذشته متفاوت خواهد بود. شوهر شما ديگر نه فقط شريك زندگيتان، بلكه همراه و متحد شما در اين مرحله جديد يعني پدر و مادر شدن است و كودك به همان اندازه كه به شما تعلق دارد، به او نيز متعلق است.

روابط خانوادگي جاافتاده شما نيز به صورتي ظريف تغيير مي كند، به اين معنا كه ديگر شما صرفا پسر يا دختر كسي نيستيد، بلكه پدر يا مادر شده ايد و زندگي جديدي وابسته به شماست.

اغلب در روزهاي پس از تولد كودك، آن كه از همه سردرگم تر است، پدر جديد است و به همان اندازه كه شما به حمايت او نياز داريد، او نيز به حمايت شما نياز دارد. با يكديگر درباره احساسات خود صحبت كنيد و بگذاريد او در مراقبت از كودك مشاركت كند. شايد او در مراقبت از كودك مضطرب تر از شما باشد، اما بزودي اطمينان بيشتري خواهد يافت.

روزهاي نخست پس از تولد كودك، همچون كلاف درهم پيچيده اي از احساسات متضاد خواهد بود. احساس غرور و شعف زايدالوصف از پدر بودن، نگراني در مورد همسر و مراقبت از كودك، همه و همه كار را براي او دشوارتر خواهد كرد. پس از آن كه كودك بزرگ تر مي شود و به مرحله تربيت رفتاري مي رسد، كار از اين هم براي پدر سخت تر خواهد شد، چرا كه اكثر نيازهاي نوزاد در حد نيازهاي جسماني است و بخش عمده نياز عاطفي او نيز به طور غريزي از جانب مادر تامين خواهد شد، ولي با بزرگ تر شدن كودك و رسيدن او به مرحله تربيتي نقش پدر بسيار پررنگ تر خواهد شد.

اساسا در خانواده هاي سنتي و قديمي و خانواده هاي جديد، نقش هايي كه افراد به عهده دارند، با يكديگر متفاوت است. در خانواده هاي سنتي، پدر نقش اساسي و حياتي خانواده را به عهده داشت و مدير توليد خانواده بود و محل زندگي و محل كارش به هم نزديك بود. بنابراين نظارت بيشتري بر خانواده داشت، اما امروزه تغييرات زيادي در نقش افراد خانواده به وجود آمده است، محل كار و زندگي از هم دور شده اند و عملا پدر نمي تواند مدت زيادي را با خانواده و فرزندان سپري كند.

وظيفه پدر، پيش از تولد كودك آغاز مي شود، درست همانند مادر، اين تفكر نادرست است كه در دوران بارداري، مادر بايد به تنهايي پذيراي كودك باشد و تا وقتي كه كودك به دنيا نيامده، پدر هيچ مسووليتي در قبال او ندارد.

توصيه هاي زير به پدران كمك مي كند تا قبل از تولد نوزاد، پيوند بيشتري با نوزاد و همسر خود داشته باشند:
بهتر است پدر هر روز با مادر و كودك صحبت كند. برخي از پژوهشگران معتقدند كه جنين صداي پدر را بهتر از صداي مادر مي شنود، زيرا فركانس صداي مردانه پايين تر از فركانس صداي زنانه است و مايع آمنيوتيك كه جنين درون آن شناور است، صداهاي با فركانس پايين را بيشتر مي گيرد.

همراه شدن دستان گرم پدر روي شكم مادر و گفتگوي صميمانه او با جنين، باعث ايجاد دلبستگي و دلگرمي زياد مي شود.

در انتخاب محل تولد و نام كودكتان مشاركت كنيد.

چند پيشنهاد براي بعد از تولد:
در اين زمان همسرتان بيش از هر زمان ديگر به حمايت رواني و عاطفي شما نياز دارد. بكوشيد به كارهاي كودكتان بيشتر رسيدگي كنيد.

چند ساعتي كودك را به بيرون از خانه ببريد تا همسرتان فرصتي پيدا كند كه به كارهاي شخصي خود برسد.

به همسرتان كمك كنيد تا دچار عوارض بي رمقي و افسردگي پس از زايمان نشود.

از كمك ديگران براي رسيدگي به امور خانه بهره بگيريد.

نقش پدران در تامين بهداشت رواني كودك
هنگامي كه از كودك دور هستيد، نشانه هايي از خود به جا بگذاريد، مثلا عكس هايي از خودتان يا نوارهايي با صداي خودتان، كه شعر يا داستاني را براي كودك خوانده ايد، برايش به جا بگذاريد.

از محل كارتان مرتب تلفن بزنيد و با او صحبت كنيد.

در زمان عدم حضور مادر با كودكتان پدرانه بازي كنيد، بازي هايي را انتخاب كنيد كه با آنچه در حضور مادرش با او انجام مي دهيد، تفاوت داشته باشد. اين كار باعث مي شود كه كودك خصوصا در سال هاي اول زندگي كه نسبت به غيبت مادرش بسيار حساس است، راحت تر بتواند مراقبت شما را بپذيرد.

گاهي پدران تنها موقعي مراقبت از كودكشان را به عهده مي گيرند كه ديگر براي مادر تواني نمانده يا كودك در حال گريه و كج خلقي است. بهتر است پدران هميشه و در سرحالي كودك نيز از او مراقبت كنند.

هنگامي كه پدران مراقب كودك هستند، احتمال پيش آمدن حوادث بيشتر است اين به دليل بي مبالاتي پدران نيست، بلكه اكثر پدران با رفتارهاي ناگهاني كودك ناآشنا هستند. افتادن كودك از روي ميز يا تخت، شايع ترين اتفاقي است كه هنگام تعويض پوشك كودك رخ مي دهد. بنابراين بيشتر مراقب باشيد.

با كودكتان چشم در چشم حرف زده و برايش آواز بخوانيد.

بردن كودك به حمام، براي برقراري ارتباطي گرم و صميمانه موثر است.

كودك را نوازش كرده و بدنش را ماساژ دهيد.

در سنين 6 تا 9 ماهگي، كودكان شروع به سينه خيز يا بالا رفتن مي كنند. روي زمين دراز بكشيد و كودكتان را نزديك خود قرار دهيد، يك اسباب بازي جالب آن طرف خود بگذاريد و كودك را تشويق كنيد كه با بالا رفتن از شما به اسباب بازي برسد.

وقتي كودك در 9 تا 12 ماهگي شروع به راه رفتن مي كند، تمايل زيادي دارد كه از حمايت پدر در راه رفتن بهره مند شود. با استفاده از هر دو دست در حالي كه دستان كودك را در جلوي خود گرفته ايد، اين كار را شروع كنيد.

اجازه دهيد كه كودكتان طريقه درست گفتگو را از شما تقليد كند. تلفظ كودك را با تكرار كلمات تصحيح كنيد نه با غلط گيري مستقيم.

براي كودكتان كتاب بخوانيد.

ارزش هاي صحيح را به كودكان بزرگ تر بياموزيد.

مراقب روابط اجتماعي كودك خود باشيد و تا حد امكان او را به ايجاد رابطه با كودكاني سوق دهيد كه رفتار آنها با ارزش هاي خانوادگي شما سازگاري داشته باشد.

سعي كنيد علايق و توانايي هاي كودك خود را بشناسيد.

تربيت مبتني بر عشق داشته باشيد و كودك را متوجه كنيد كه او را تربيت مي كنيد چون عاشقش هستيد.

در سنين 7 تا 12 سالگي وابستگي كودك به همسن و سالان خود بيشتر مي شود و لازم است كه پدران كاملا مراقب آنچه كودك از ديگران مي آموزد، باشند. هر چه كودك شما بيشتر با بچه هاي ديگر در تماس باشد، شما بايد تماس خود را با او بيشتر كنيد.

شرايطي را به وجود آوريد كه كودك شما مجال بروز نقاط قوت خود را پيدا كند.

كودكتان را تشويق كنيد كه دوستانش را به خانه دعوت كند.

مربي ورزشي كودكتان بشويد تا توانايي ها و ضعف هاي او را بشناسيد.

اهميت تاييد پدران براي كودك را دست كم نگيريد و هميشه در دسترس كودك باشيد.

سخن آخر اين كه پدر يا مادر خوبي براي كودك بودن كار بسيار دشواري است، زيرا معمولا والدين گرفتار وظايف روزمره مربوط به بزرگ كردن كودكشان و فراهم آوردن شرايط مساعد زندگي براي او مي شوند و بنابراين نمي توانند نماي بزرگ تري را كه در پيش روي آنهاست و همان جنبه ها و ابعاد مختلف تربيتي و رفتاري در ارتباط با اوست، را ببينند. قسمتي از وظيفه ما به عنوان پدر يا مادر اين است كه روح بزرگي را كه در روزمر گي ها گرفتار است و نوري را كه در درون كودك وجود دارد، ببينيم. براي مثال نقاشي هاي كودك شايد تصويري از آگاهي در حال شكوفا شدن او را به شما بنماياند. ما همچنين وظيفه داريم به كودك، تجربيات روحاني را در دنياي مادي روزمره نشان دهيم و به اين ترتيب سبب تحول و شكوفايي كودك خود در جريان اين فرآيند شويم.

پدر يا مادر بودن انرژي بسيار زيادي را مي طلبد. بايد به خودمان سخت نگيريم و در مورد كمبودهايمان بردبار باشيم و درخصوص رشد خود به عنوان پدر يا مادر با خودمان مهربان باشيم و زياد از خود ايراد نگيريم.

لازم است همواره انرژي خود را تجديد كنيم، در غير اين صورت بداخلاق، بي حوصله و مجادله گر خواهيم شد. بنابراين بايد به اندازه كافي استراحت كنيم، بخصوص وقتي بچه ها كوچك تر هستند. البته همه ما بهترين چيزها را براي كودكان مي خواهيم ولي خيلي از كساني كه براي اولين بار پدر يا مادر مي شوند، اطلاعات زيادي درباره وظايف خود يا چگونگي تربيت كودكان نمي دانند و خيلي وقت ها مجبور مي شوند بتدريج كه پيش مي روند، ياد بگيرند و اين موضوع ناراحت كننده است.

با اين همه، اين تجربيات فرصت هاي فراواني براي رشد شما به عنوان پدر يا مادر علاوه بر رشد كودكتان فراهم مي كنند. به عنوان نخستين آموزگار كودك، شما بايد حتما فضايي مملو از عشق و صميميت، نظم و آرامش، علاقه و اشتياق كه همگي براي رشد او حياتي هستند، مهيا كنيد.

كسي از شما انتظار ندارد با كودك خود در حد يك كارشناس برخورد كنيد. تنها انتظاري كه از شما مي رود اين است كه شيوه جديدي بيابيد تا قادر به در نظر گرفتن تمامي جنبه هاي رشد كودك، اعم از جسماني، احساسي، عقلي يا روحاني باشيد. بنابراين به كودك خود كمك مي كنيد تا با چالش هاي دنياي متغير روبه رو شود و بهترين ثمره را از زندگي خود برگيرد.

نكته مهم اين است كه به ياد داشته باشيد كودك استثنايي شما يك بزرگسال كوچولو نيست و از او توقعات و انتظاراتي در حد خودش و توانايي هايش داشته باشيد.

بايد بدانيد كه نحوه تفكر، استدلال، احساس يا درك او از جهان و محيط پيرامونش همانند شما نيست.

مركز توجه بيشتر كودكان تا 7 سالگي، بدن آنهاست. كودكان در اين سن بسرعت در حال رشد هستند و نياز به جنبش و ورزش دارند. به ياد داشته باشيد كه كودك شما عمدتا از طريق نمونه و تقليد مي آموزد.

بعلاوه، نظم و تكرار حاصل از كارهاي روزمره عناصر اساسي در دنياي سالم كودك خردسال هستند و سبب ايجاد حس امنيت و اعتماد مي شوند. فرزند شما اطلاعات را بدون هرگونه تغييري مي گيرد و به همين دليل بايد به چگونگي محيط زندگي او و وقايعي كه براي او رخ مي دهد دقت كنيد.

لازم است تعادلي بين تحريك حواس كودك و محافظت از آنها برقرار كنيد. تاثير يك محرك مصنوعي مثل تلويزيون و فيلم ها بر ذهن كودك كاملا با تاثير صدا، توجه و مراقبت شما فرق دارد. بايد درك كنيد كه هر چيزي در زندگي كودك شما چنان عميق جذب ذهن او مي شود كه ممكن است پس از تغيير شكل يافتن مجددا در بازي هاي خلاق او تجلي كند. بنابراين بازي خلاق براي كودك حكم غذا و آب را دارد و لازم است با اختصاص وقت و فراهم كردن لوازم مناسب براي اين نوع بازي ها، كاري كنيد كه كودكتان بتواند با تقليد هر آنچه كه برايش رخ مي دهد از طريق بازي كردن، راه خود را در زندگي روزمره پيدا كند. شكوفا كردن جوشش طبيعي تخيل و خلاقيت، يكي از بزرگ ترين هديه هايي است كه مي توانيد به كودكتان بدهيد. پس بكوشيد پدر خوبي براي دلبندتان باشيد.

دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 18:40 :: نويسنده : مهدخت نبوی

 

وقتي با ما بدرفتاري مي شود يا ناکام مي شويم ، بايد به ياد داشته باشيم که در مقابل خشم يک فرد مقابله کننده هستيم و بايد بتوانيم از مهارت هاي مختلفي براي کنترل خشم خود استفاده کنيم. مهارت هاي مخلتفي براي کنترل خشم وجود دارد که به چند مورد به شرح زير اشاره مي شود:

  • خود آرام سازي: وقتي عصباني هستيم ، استفاده از مهارت هاي خودآرام سازي بسيار مفيد و اثربخش است. حقيقت دارد که مي گويند وقتي عصباني هستيم پيش از اين که پاسخ بدهيم بايد تا عدد 10 بشماريم. اين کار به ما فرصت مي دهد تا بهترين راه حل را انتخاب کنيم. همچنين مي توانيم با تنفس آرام و عميق در مدتي کوتاه خود را کاملا آرام کنيم سپس در وضعيت بهتر و آرام تر راه حلهاي خود را بررسي کنيم. اگر احساس مي کنيم فريادزدن يا عمل پرخاشگرانه به نفعمان است ، مي توانيم اين کار را بکنيم. در حقيقت عصبانيت در اين حالت انتخابي و نه نتيجه خشم غيرقابل کنترل است. همچنين مي توانيم از خودآرام سازي براي آماده کردن خود براي مواجه شدن با موقعيتي خشم برانگيز استفاده کنيم و تصور کنيم در معرض ناکامي و بدرفتاري قرار گرفته ايم.
    زماني که احساس کرديم فشار خونمان در حال افزايش است ، ميزان خشم خود را روي يک مقياس صفر تا 100 درجه اي ، درجه بندي مي کنيم سپس خود را آرام مي کنيم تا اين که ميزان خشم مان به سطح پايين تر (30 يا پايين تر) برگردد. حال تصور کنيم که ناکامي و بدرفتاري بدتر هم شده است. دوباره خشم خود را درجه بندي کنيم و با استفاده از مهارت خودآرام سازي آن را مهار کنيم. اگر به اندازه کافي اين روش را تمرين کنيم احساس مي کنيم براي مقابله موفقيت آميز با احساس ناکامي و بدرفتاري در هر زمان آمادگي داريم.
  • انجام ارزيابي اوليه منطقي: يک نقطه شروع خوب براي آموختن شيوه مقابله با خشم ، تجزيه و تحليل ارزيابي هاي اوليه خود است. وقتي ارزيابي اوليه از رويدادي ناکام کننده و مشکل ساز به عمل مي آوريم بايد معين کنيم آيا مساله ارزش ناراحت شدن را دارد يا نه؟ اگر دريافتيم از خشمي بي اساس رنج مي بريم ، احتمالا اين گونه خواسته هاي نامعقول را از خودمان داريم.
    چون من بشدت ميل دارم افراد با من منصفانه و با ملاحظه رفتار کنند، پس آنها بايد حتما اين گونه با من عمل کنند.
    چون من بشدت ميل دارم مردم با من منصفانه و با ملاحظه رفتار کنند و چون من فردي استثنايي هستم پس آنها بايد حتما با من خوب رفتار کنند.
    اگرچه ممکن است اين عبارت در ظاهر به نظرمان غيرواقع بينانه باشد؛ اما واقعيت اين است که همه ما خواسته ها و تقاضاهاي غيرمنطقي و نامعقولي از زندگي داريم. با توجه به اين که آرزو کردن بهترين ها در زندگي ميل طبيعي انسان است ، همه ما انتظارات و خواسته هايي داريم که هميشه معقول و منطقي نيستند، از اين رو بررسي منطقي بودن ارزيابي هاي خود را به صورت يک عادت درآوريم. اگر اصرارمان بر اين باشد که همه کارها بايد هميشه طبق نظر ما پيش رود و ديگران هميشه با ما خوب رفتار کنند و هرگز نبايد ناکام شويم ، خشمگين مي شويم.
    در اين وضعيت ، مهارت در شناخت خواسته هاي غيرمنطقي خود و تغيير دادن آنها به خواسته هاي منطقي واقع بينانه تر است. به عنوان مثال به جاي اصرار کردن بر اين خواسته هاي غيرمنطقي با خودمان منطقي حرف بزنيم. «بسيار مايلم مردم با من منصفانه و با ملاحظه رفتار کنند. وقتي آنها اين کار را مي کنند خوشحال هستم و زماني که اين گونه برخورد نمي کنند ناراحتم. با اين حال چون قرار نيست که دنيا براساس خواسته ها و آرزوهاي من اداره شود. بنابراين براي مقابله با ناکامي ها و بدرفتاري ها بايد خشم خود را کنترل کنم.» اگرچه اين نوع ارزيابي ها زماني که کارها طبق نظر ما پيش نمي رود احتمالا موجب ناکامي و نااميدي مي شود، اما به خشم بيهوده منجر نمي شود.
  • خلاق بودن: وقتي هيجانات ناراحت کننده اي را تجربه مي کنيم ، مي کوشيم از طريق گفتار اين عبارات «احساس... مي کنم ، اين به نفع من نيست. چگونه مي توانم به شيوه اي مفيد با اين احساسات مقابله کنم» راه حل مفيدي را اتخاذ کنيم. در بيشتر موارد واکنش فوري ما نسبت به اين احساس بهترين پاسخ ممکن نيست ، پس اندکي تامل کنيم. اگر بتوانيم از خلاقيت خود استفاده کنيم پيدا کردن شيوه مقابله مناسب با خشم آسان تر خواهد بود. به جاي اين که بگذاريم هيجان ما را کنترل کند، مي توانيم از هيجان به عنوان فرصتي براي رسيدن به تجارب خلاق و جديد استفاده کنيم.

4- وقتي عصباني هستيم کارهاي زير را انجام دهيم

اول اين واقعيت را بپذيريم که خشمگين هستيم ، دوم تصميم بگيريم که چه کاري مي توانيم درباره آن انجام دهيم. گاهي ممکن است به اين نتيجه برسيم که نشان دادن واکنش پرخاشگرانه بيشتر به نفعمان است. در مواقع ديگر ممکن است پاسخ انفعالي و بدون جرات را انتخاب کنيم. در بيشتر مواقع بايد روش باجراتي را انتخاب کنيم. چيزي که درک آن در اينجا مهم است ، اين است که بايد بدانيم حق انتخاب و مسووليت يک شيوه پاسخدهي مناسب در هنگام عصبانيت با ماست. نبايد به بهانه عصبانيت دست به اعمال پرخاشگرانه بزنيم. به عبارت ديگر بيان اين جمله که چيزي را شکستم يا به کسي صدمه زدم ، براي اين که عصبي بودم ، شيوه نامعقولي براي اجتناب از مسووليت است. اين خشم نيست که موجب مي شود به شيوه هاي خاص عمل کنيم ؛ بلکه اين ما هستيم که عصبي مي شويم و تصميم مي گيريم که يا به شيوه اجتماعي پسند و قابل قبول يا به شيوه غيراجتماعي و غيرقابل قبول واکنش نشان دهيم.

  • تخليه انرژي: وقتي خشم بر ما چيره مي شود، تخليه انرژي از طريق پرداختن به فعاليت هاي جسمي يا خلاق ، مفيد و اثربخش است. فايده تخليه خشم اين است که مي توان در وضعيت ذهني آرام ، مشکل خشم برانگيز خود را حل کرد. تخليه انرژي به عنوان يک مهارت مقابله با خشم ، فرآيندي دو مرحله اي است.
    مرحله اول ، رها ساختن تنش از سيستم است و مرحله دوم به مساله گشايي مربوط است. تخليه انرژي به عنوان يک مهارت مقابله اي غالبا خوب درک نشده است ؛ زيرا افراد به اهميت مرحله دوم آن توجه نمي کنند. تخليه انرژي ، منبع ناکامي يا بدرفتاري را برطرف نمي کند، بلکه فقط به انسان خويشتنداري مي بخشد تا بتواند با منبع خشم مقابله کند. پس هميشه فرايند تخليه خشم را همراه با مرحله دوم آن يعني مساله گشايي به کار ببنديم.
  • ايمن سازي در مقابل استرس و خشم: در جريان مواجهه با خشم مي توانيم از عبارات زير استفاده کنيم:
    • هر قدر بيشتر آرام باشم و از مهارت هاي مقابله با خشم استفاده کنم ، بيشتر مي توانم موقعيت را کنترل کنم.
    • اين موقعيت را به عنوان يک تجربه يادگيري مفيد در نظر بگيرم.
    • مساله جدي است ، اما من هم آماده ام.
    • نفس عميق بکشم ، آرام باشم و از نيروي فکر استفاده کنم.
    • حق دارم ناراحت باشم ، اما بايد بر اهداف خود متمرکز شوم.
    • نبايد اجازه بدهم خشم ديگران بر من اثر بگذارد و بايد خويشتندار باشم.

پس از اين که با رويداد خاصي مقابله کرديم به تلاشهاي خود پاداش دهيم:

    • آنقدرها هم که فکر مي کردم سخت نبود.
    • در همه مواقع ، خوب ظاهر شدم.
    • اين موقعيت ها آسان نيست ، اما به هر حال بخشي از زندگي است.
    • وقتي از مهارت هاي مقابله با خشم استفاده مي کنم ، احساس بهتري نسبت به خود دارم.

به دو طريق مي توانيم از اين عبارات استفاده کنيم. يکي اين که در زمان بررسي رويدادهاي خشم برانگيز از آنها استفاده کنيم و ديگر آن که پيش از مواجه شدن با رويداد خشم برانگيز از طريق آرام سازي و حرف زدن با خود درباره آن رويداد به صورت تجسمي از اين روش استفاده کنيم.

  • جرات ورزي: جرات ورزي يعني دفاع از حقوق خود و بيان افکار و احساسات خود به شيوه مستقيم ، صادقانه و مستقيم. افراد با جرات براي خود و ديگران احترام قائلند، آنها مايل نيستند و اجازه نمي دهند ديگران از آنها سوء استفاده کنند و از طرف ديگر به خواسته ها و نيازهاي ديگران احترام مي گذارند و به شيوه مدبرانه با آنها ارتباط برقرار مي کنند.
    جرات ورزي چندين مزيت دارد. جرات ورزي به انسان احساس خودکار آمدي و کنترل دروني مي بخشد و اين احساسات نيز در روابط مقابل با ديگران ، اعتماد به نفس و عزت نفس ما را تقويت مي کند. از آنجايي که جرات ورزي مستلزم تدبير و مذاکره است. لازم است انعطاف پذير باشيم. هر چند ممکن است هميشه به همه خواسته هاي خود نرسيم ، با وجود اين نظر به اين که افراد ديگر نيز خواسته ها، نيازها و اميالي دارند جرات ورزي بهترين روش براي دست يافتن به روابط بين فردي رضايت بخش است.
  • بيان احساسات خود: بيان احساسات خود يعني مطلع ساختن ديگران از احساسي که نسبت به اعمال آنها داريم. از متهم کردن ديگران يا گفتن چيزهايي مانند «شما بي ملاحظه هستيد»، «شما پررو هستيد» اجتناب کنيم. در عوض احساس خود را نسبت به اعمال آنها به اين صورت بيان کنيم «متاسفم من برنامه هاي ديگري دارم»، «متاسفم ، ولي نمي توانم کاري برايتان انجام دهم» بيان احساسات خود بر حرمت نفس و احترامي که ديگران براي ما قائلند خواهد افزود.
  • پذيرش حقوق و مسووليت هاي خود: افراد بيشتر تفاوت بين خودخواهي و احقاق حقوق خود را نمي دانند. رفتار پرخاشگرانه عملي خودخواهانه است ، چون هدف آن برآورده ساختن نياز خود بدون توجه به خواسته هاي ديگران است ؛ ولي جرات ورزي نشان مي دهد که ما انعطاف پذير و اهل گفتگو هستيم ، همچنين نشان دهنده آن است که ما نسبت به مراقبت از خود متعهديم. ابراز عقايد، بيان احساسات و دفاع از ارزشهاي خود هرگز به منزله خودخواهي نيست.
    افرادي که ما را به دليل عقايد و دفاع از حقوقمان بي ملاحظه و خودخواه مي نامند، پرخاشگرانه عمل مي کنند و مي کوشند در ما احساس گناه ايجاد کنند. زماني که ديگران ما را به خودخواهي و بي ملاحظه بودن متهم مي کنند، وسوسه بي جراتي و تسليم شدن در ما قوت مي گيرد؛ اما اين بي جراتي در واقع نوعي شانه خالي کردن است. وقتي جرات ورزي نداريم از پذيرفتن مسووليت زندگي خود اجتناب مي کنيم.
    به عنوان افراد جرات ورز بايد بتوانيم در مقابل تلاش ديگران براي دخالت در کارهايمان مقاومت کنيم و همچنين بايد انتقادات و مخالفت هاي آنها را عمل کنيم. هر چه بيشتر منصفانه و سنجيده عمل کنيم ، نفس ما بيشتر مي شود.
  • مذاکره و گفتگو: براي جلوگيري از خشم بيجا بايد اساس روابط بين فردي خود را بر مذاکره و گفتگو بنا کنيم. در برخي موارد مي توانيم از طريق تهديد ديگران و غلبه يافتن بر آنها نظر خود را تحميل کنيم ، ولي اگر هميشه برعمل به شيوه مورد نظر خود اصرار کنيم در نهايت بهاي اين رفتار خود را خواهيم پرداخت. ممکن است گاهي موفق شويم ، ولي تنها و منزوي خواهيم شد. بعکس اگر هميشه منفعل و تابع خواسته هاي ديگران باشيم از هر نوع تلاش براي مذاکره و گفتگو اجتناب خواهيم کرد. پس بهترين راه حل آن است که مذاکره کننده خوبي باشيم.
  • پي بردن به ارزش گذشت: درس ارزشمندي که بسياري از افراد در جريان رشد و تکامل مي آموزند، پي بردن به قدرت گذشت است. وقتي انسان کسي را که به او بي حرمتي کرده است. مي بخشد او را از کاري که مرتکب شده است ، تبرئه نمي کند. در حقيقت گذشت به معناي از ياد بردن خطاي افراد نيست. بلکه هنگامي که کسي خطاي کس ديگري را ناديده مي گيرد و مي بخشد در واقع خود را از خشمگين شدن مي رهاند و به امور روزمره خود مي پردازد. بخشش و گذشت باعث مي شود که در کشمکش ها برگ برنده هميشه در دست ما باشد چون از موضع قدرت و با اعتماد به نفس از خطاي افراد چشمپوشي مي کنيم. گذشت ، قدرت خودکارآمدي و حس کنترل ما را در موقعيت هاي ناخوشايند بالا مي برد.
پنج شنبه 24 فروردين 1391برچسب:, :: 21:49 :: نويسنده : مهدخت نبوی

ساحل افتاده گفت : « گر چه بسي زيستم

هيچ نه معلوم شد آه كه من كيستم

موج ز خود رفته اي، تيز خراميد و گفت :

« هستم اگر مي روم گر نروم نيستم . »

(( محمد اقبال لاهوري ))

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

موج ز خود رفته رفت

ساحل افتاده ماند .

اين، تن فرسوده را،

پاي به دامن كشيد؛

و آن سر آسوده را،

سوي افق ها كشاند .

***

ساحل تنها، به درد

در پي او ناله كرد:

- (( موج سبكبال من،

بي خبر از حال من،

پاي تو در بند نيست !
بر سر دوشت، چو من،

كوه دماوند نيست !

« هستم اگر مي روم » ! خوشتر ازين پند نيست .

بسته به زنجير را ليك خوش آيند نيست . ))

***

ناله خاموش او، در دلم آتش فكند

رفتن؟ ماندن؟ كدام؟ اي دل انديشمند ؟

گفت : - (( به پايان راه، هر دو به هم مي رسند ! ))

عمر گذر كرده را غرق تماشام شدم :

سينه كشان همچو موج، راهي دريا شدم

هستم اگر ميروم، گفتم و رفتم چو باد

تن، همه شوق و اميد، جان همه آوا شدم

بس به فراز و نشيب، رفتم و باز آمدم،

زآنهمه رفتن چه سود؟ خشت به دريا زدم !

شوق در آمد ز پاي، پاي درآمد به سنگ

و آن نفس گرم تاز، در خم و پيچ درنگ؛

اكنون، ديگر، دريغ، تن به قضا داده است !

موج ز خود رفته بود، ساحل افتاده است !

 

24 فروردين 1391برچسب:, :: 15:15 :: نويسنده :

 

مادر کنيز خانواده نيست !

 خانواده در حقيقت يک هرم است که هر کدام از اعضايش در هر قسمت از اين هرم، برخي مسؤوليت ها و وظايفي را بر عهده دارند. با اين که هرم مزبور يک مجموعه واحد است اما هر يک از اعضا بايد برخي وظايف را انجام دهند و بين وظايفي که افراد نسبت به خود دارند و وظايفي که نسبت به ديگران انجام مي دهند، بايد تعادل برقرار شود.

هر کسي يک شخصيت حقوقي و يک شخصيت حقيقي دارد، يعني يک زن در خانواده مي تواند همسر، مادر يا عروس آن خانواده باشد که در تمام اين غالب ها برخي وظايف را بايد ايفا کند و طرف هاي مقابل مثل شوهر، فرزند يا مادر و پدر شوهر نيز نسبت به شخصيت آن زن در خانواده بايد به وظايف خود عمل کنند.

اگر فرد بخواهد در بخشي از وظايف افراط کند و خواسته يا ناخواسته بيش از آنچه در حيطه وظايف اوست عمل کند، موجب مي شود تعادل به هم بخورد. بيشترين عدم تعادل که در قديم رايج بود و اکنون اين مسأله کمتر شده است، در رابطه مادران با فرزندان است. اين مادران بايد بررسي شوند و مورد درمان قرار بگيرند.

1- گاهي اوقات سرخوردگي هاي دوران کودکي و کمبودهايي که در بچگي يک فرد وجود داشته است، به صورت بر عکس، در رفتارهاي او با فرزندانش ديده مي شود.

اين فرد بيش از حد به فرزندانش محبت مي کند و چون نگران است که فرزندانش نيز دچار تجربيات بد او شوند، در رفتار و وظايفش نسبت به آنها غلو مي کند. اين مادران در حقيقت برخي از عقده هاي دوران کودکي خود را به صورت بسيار غلو شده، براي فرزندان شان انجام مي دهند. اين وضعيت يک حالت جبراني است که باعث ايجاد مشکل در خانواده مي شود.

2-مسأله دوم به ريشه هاي فرهنگي افراد بر مي گردد. خانم ها از قديم شنيده اند که مادر بايد خودش را وقف فرزندانش کند، بايد از خودش بگذرد و ايثار کند.

تمام اين نکته ها درست است، اما به تعادل و اندازه نه با افراط و تفريط. زماني که خانمي به وظايف بچه داري اش بيش از حد بها مي دهد و تمام هم و غم خودش را براي حمايت و نگهداري از فرزندانش مي گذارد، طبيعتاً از ديگر وظايفش باز مي ماند؛ وظايفي مثل شوهرداري يا وظايفش نسبت به خانواده خود يا همسرش.

دومين مشکل در اين گونه روابط آن است که فرزند يا فرزنداني که بيش از حد لازم سرويس دريافت کرده اند، متوقع مي شوند و اين اعمال مادر را جزو وظايف اجرايي او يا حق مسلم خود مي دانند. اين موضوع باعث انتظار بيش از حد فرزندان از مادر مي شود و آنها ديگر به آنچه وظيفه خودشان است، عمل نمي کنند.

کم کم فرزندان بزرگ تر مي شوند و مادر مسن تر، اما انتظار فرزندان در همان حد بالا است و توقع دارند که مادر مانند گذشته به آنها خدمات دهد.

اين مسايل باعث مي شود که همسر خانواده در درجه دوم اهميت قرار بگيرد و هر زمان که به خانه مي آيد، با يک همسر خسته از کار و خدمت به فرزندان روبه رو شود که انرژي و زماني براي مرد خود ندارد. کم کم مرد خانواده براي خودش حريم تشکيل مي دهد و از همسرش فاصله مي گيرد.

زن خانواده نيز پس از چند سال خدمت به فرزندان در مي يابد که خودش را وقف فرزندانش کرده و عملاً هيچ لذتي از زندگي خود نبرده است. همچنين در طول اين سال ها شوهرش نيز از او فاصله زيادي گرفته.

 تمام اين مسايل باعث مي شود که وقتي زن به سنين ميانسالي مي رسد، دچار کمبود اعتماد به نفس و توانايي فيزيکي، سرخوردگي و خشم فرو خورده شود. او به اين مسأله مي انديشد که سال هاي سال براي بچه ها زحمت کشيدم اما آنها هيچ کدام متوجه زحمت هاي من نشدند و هنوز هم توقع بيشتري از من دارند.

انديشيدن به اين مسايل باعث اضطراب و احساس شکست در زن مي شود و به صورت بيماري هاي جسماني بروز مي کند. يعني بدن، زبان روان مي شود.

زماني که اين خشم هاي فرو خفته در زن ايجاد مي شود و او آنها را بيان نمي کند و در خود مي ريزد، به صورت ناخودآگاه اين ناراحتي ها را با دردهاي جسماني بيان نموده و فکر مي کند که هر چه بيشتر از دردهاي جسماني شکايت کند، بيشتر مورد توجه قرار مي گيرد.

 حالا در اين ميان اگر پدر خانواده حد تعادل را رعايت کرده باشد و طي ساليان در کنار عمل به وظايف خود در قبال خانواده اش، به خودش نيز توجه کرده و با زمانه پيش رفته باشد، عملاً فاصله زيادي بين او و همسرش ايجاد شده است. در اين موقعيت فرزندان بيشتر به سمت پدر گرايش مي يابند و وظيفه خود را نسبت به او بهتر و کامل تر اجرا مي کنند.

توصيه من به خانواده ها به ويژه به مادران خانواده اين است که حد تعادل را در رفتار و عملکرد خود نسبت به تمام اعضاي خانواده رعايت کنند و در کنار تمام وظايف نسبت به اعضاي خانواده، از وظايفي که نسبت به خود دارند، غافل نشوند. ايثار و فداکاري خصلتي خوب و پسنديده است که زنان ايراني از آن بهره مند هستند، اما اين فداکاري نبايد به قيمت وقف جسم و روان آنها باشد و گمان کنند مادر بايد کنيز بچه هايش باشد.

راه حل اساسي

1-در درجه اول بايد روي اعتماد به نفس اين گونه مادران و عزت نفس آنان کار کنيم. او بايد ياد بگيرد به خودش اهميت بدهد. درست است که آب رفته به جوي باز نمي گردد اما الان هم دير نيست. آخر اين داستان را مي توان تغيير داد، به شرط آن که اين قبيل مادران نقش قرباني را نپذيرند و به خودشان کمک کنند.

 به عنوان نمونه قبل از اين که بچه ها راجع به شيوه غذا خوردن و اضافه وزن او بگويند، مادر بايد پيشدستي کند و مثلاً بگويد که امشب براي خودم غذاي مخصوص درست کردم، مي خواهم کمي وزن کم کنم، از فردا مي خواهم ساعت 8 تا 9 در پارک پياده روي کنم يا در فلان کلاس ورزشي ثبت نام کنم و...

2-بايد با پدر خانواده صحبت کنيم. او بايد در تشويق همسرش نقش مثبتي ايفا کند و با رفتارهاي صحيح، الگوي مناسبي براي بچه هايش باشد.

اگر پدر، سيستم خانواده را درست پايه ريزي کرده يا آن را اصلاح کند و بچه ها به اين درک برسند که مادر در سطح آنها نيست، بلکه در سطحي بالاتر و کنار پدر قرار دارد، همه چيز اتوماتيک وار اصلاح مي شود.

 پدر بايد نقاط ضعف يا انتقاداتي که به همسرش دارد را در مواقعي که با هم تنها هستند مطرح کند و در حضور بچه ها هرگز در اين باره بحث نداشته باشند. اگر پدر درست رفتار کند، بچه ها به خود اجازه نمي دهند که به مادر بگويند مثلاً تو نبايد فلان جا بروي يا چاق هستي و...

3-همزمان با اين راهکارها بايد به بچه ها هم يادآور شويم که مادرشان را ياري کنند تا از اين حس ناخوشايند رها شود، مثلاً دختر خانواده مي تواند به مادرش بگويد :« من هم در برنامه پياده روي شما شرکت مي کنم » يا « با شما به کلاس ورزش مي آيم » يا «مامان، من اين لباس ورزشي را براي تان خريدم که در کلاس بپوشيد ».

در مورد پسرها هم بايد به طور غير مستقيم سعي کنيم شيوه هاي قدرداني از مادر را اجرا نموده و سعي کنند رفتارهاي تخريب کننده احتمالي پدر را ناديده بگيريد، نه اين که الگو برداري کنند و به راه او بروند.

البته تا پدر خانواده اصلاح نشود و سعي نکند تغيير رويه دهد، پيشرفت برنامه درماني بسيار کند و شايد ناموفق خواهد بود

دکتر محمدرضا خدايي

پنج شنبه 24 فروردين 1391برچسب:, :: 13:18 :: نويسنده : مهدخت نبوی

منبع:واحدسلامت تبیان زنجان

در بسیاری از موارد زنان و مردان دارای نقاط مشترکی هستند اما به جرات می توان گفت که زنان حساس تر از مردان هستند و همسری موفق تر است که به این حساسیت ها توجه کامل داشته باشد.

۱- وحشتناک ترین سوالی را که می توان از یک زن پرسید، سن اوست. بنابر این توصیه می شود هیچ گاه از خانم ها در مورد سنشان سوال نکنید و در ضمن حواستان باشد هیچ جا سن همسر خود را فاش نسازید!

۲- خانم ها بر روی جهیزیه شان حساسیت فوق العاده ای دارند و آن را جزیی از وجودشان می دانند. تحقیر یا تمسخر جهیزیه همسرتان در حقیقت تحقیر یا تمسخر خود اوست.

۳- در حضور همسرتان از هیچ زنی تعریف نکنید. حتی اگر آن زن هشتاد ساله باشد.

۴- برای یک مرد موفق دستپخت همسرش، بهترین است، حتی اگر این چنین نباشد.

 اگر یک روز غذا طعم خوبی نداشت، در حین صرف غذا مثل همیشه آن را با میل بخورید و در یک فرصت مناسب عیب آن یک وعده را با بیانی خوش بازگو کنید. هر چه باشد یک روز که هزار روز نمی شود، می شود؟

۵- همسر شما برای شما مدل یا رنگ موهایش را عوض می کند.

چنان چه رنگ یا مدل موی او مورد پسندتان نبود، یک باره این مساله را عنوان نکنید، بلکه در همان لحظه از مدل یا رنگ جدید تعریف و تمجید کنید و در یک فرصت مناسب با چنین جملاتی، نظر واقعی تان را بگویید:

” راستی عزیزم فکر نمی کنی مدل موی قبلی ات خیلی بیشتر به تو می آمد و جوان تر نشانت می داد” یا ” عزیزم باید اعتراف کنم رنگ موی قبلی ات زیبایی ات را چند برابر می کرد.”

۶- با همسر خود مشورت کنید. این کار در بسیاری از موارد راهگشاست و حتی اگر سودی هم نداشته باشد با این کار به همسرتان احساس موجودیت می بخشید.

۷- روز تولد همسرتان و همچنین سالگرد ازدواجتان را فراموش نکنید.

 هدیه و نوع آن چندان اهمیتی ندارد؛ برای همسرتان مهم این است که شما این دو روز را به خاطر داشته باشید. اگر شده فقط به او تبریک بگویید.

۸- برای همسران مهم است که احترام خانواده های یکدیگر را نگاه دارند، اما قبول کنید که خانم ها روی این قضیه به خصوص بر روی مادرشان حساسیت فوق العاده ای دارند. مرد زرنگ و موفق سعی می کند بیش از همسرش به او نزدیک شود.

۹- هیچ گاه به عقاید و اعتقادات همسرتان توهین نکیند، اگر چه آن عقاید مسخره و خرافی باشند، نه این که بر این عقاید غلط صحه بگذارید اما از راه صحیحش وارد شوید.

۱۰- هیچ گاه در مقابل همسرتان ابراز عجز و ناتوانی نکنید.

اگر ازدواج را خانه ای فرض کنید، مرد ستون این خانه را تشکیل می دهد که اگر خللی در آن بوجود آید، خانه یک باره فرو می ریزد. همیشه سعی کنید در مشکلات قوی باشید و این قدرت را به همسرتان نیز انتقال دهید و دلگرمش سازید.

۱۱- هیچ گاه با همسرتان لجبازی نکنید، جون از پیش بازنده اید!

۱۲- چنانچه همسر شما نقطه ضعفی دارد به رخش نکشید. شما و همسرتان رفیق هم هستید نه رقیب.

۱۳- سعی نکنید همسرتان را با کسی مقایسه کنید مگر این که هدفتان این باشد که بین آن دو کینه و دشمنی به وجود آورید. هر کسی خصوصیاتی دارد، و هیچ کس با آن دیگری قابل قیاس نیست.

۱۴- هیچ گاه سعی نکنید جلوی گریه و اشک ریختن همسرتان را بگیرید. خانم ها به مراتب بیشتر از مردان گریه می کنند و با اینکار به آرامش می رسند.

۱۵- بیش از آن که شوهر همسرتان باشید، دوست او باشید

پنج شنبه 24 فروردين 1391برچسب:, :: 13:12 :: نويسنده : مهدخت نبوی

از خدا پرسیدم: اگر در سرنوشت ما همه چیز را از قبل نوشته ای آرزو کردن چه سود دارد؟

خداوند گفت: شاید در سرنوشتت نوشته باشم "هر چه آرزو کرد"

زندگی باور آرزوهای قشنگه، من برات آرزوهای قشنگ میکنم تو فقط باورشون کن.

21 فروردين 1391برچسب:, :: 17:7 :: نويسنده :


گفت‌و‌گو درباره سوال‌ های جنسی یکی از دشوار‌ترین مباحثی است که والدین با خردسال خود دارند. غالب والدین با اولین پرسش‌های جنسی کودکان شگفت‌زده می‌شوند و ترسی عمیق وجود آن‌ها را پر می‌کند. این مراقبان وحشت‌زده می‌خواهند بدانند کودک این اطلاعات را از کجا کسب کرده است و چه کسی این مسائل را برای او توضیح داده است و بد‌تر آن‌که آیا تجربه‌ای هم دارد؟  برخورد شدید با کودک یا بی‌توجهی به پرسش او باعث می‌شود کودک به شیوه‌های دیگری جواب پرسش خود را پیدا کند که این می‌تواند برای او خطر آفرین باشد.  از دیدگاه روان‌شناسی رشد، کودکان از ۳ سالگی متوجه جنسیت خود می‌شوند. یعنی می‌فهمند دختر یا پسر هستند و شروع به پرسش‌های متعدد در مورد جنس مخالف می‌کنند. معمولا از این سن دردسرهای والدین شروع می‌شود. غافل از این‌که برای کودک ۳ یا ۴ ساله هیچ فرقی بین اندام‌های مختلف وجود ندارد. به اندام جنسی خود‌‌ همان‌طور نگاه می‌کند که به چشم یا بینی خود، با این تفاوت که پرسش در مورد این اندام با حساسیت والدین روبه‌رو می‌شود که این واکنش از چشم کودکان دور نمی‌ماند.  بهتر است خیال‌تان راحت باشد آن تصوری که شما از روابط جنسی دارید کودک شما ندارد. او خیلی ساده می‌پرسد و شما نیز می‌توانید با توجه به ‌شناختی که از کودک‌تان دارید خیلی ساده توضیح دهید. به عبارت دیگر کودکان از زاویه دید خود به مسائل جنسی نگاه می‌کنند که با زاویه دید شما یکی نیست. این بدان معنی است که به جای آن‌که این پرسش‌ها را زشت تلقی کنید و از آن‌ها واهمه داشته باشید خیلی ساده و به زبان کودکان به آن‌ها پاسخ دهید. مثلا اگر کودک شما در مورد خورشید از شما بپرسد آیا تمام اطلاعات خود را درمورد فعل و انفعالات سطح خورشید یا کهکشان‌ها به او می‌دهید؟

به این مشکلات توجه داشته باشید

سوالات کودکان در مورد مسائل جنسی امری کاملا طبیعی است و هیچ کودکی نباید به خاطر رسیدن به این مرحله از رشد سرزنش شود. مسلم است که نقش اصلی تربیت جنسی در دوران کودکی و ایجاد عادات مناسب به عهده پدر و مادر است. در این زمینه والدین باید خود آموزش‌های لازم و روشن تربیت را بیاموزند و به آن‌ها کمک شود تا برای پاسخگویی به سوالات جنسی و زیستی از طریق رجوع به کتب مناسب و متون مذهبی آمادگی یابند.  باید دانست آموزش زودرس، شتاب زده و ناشیانه مسائل جنسی به کودکان‌‌ همان اندازه آسیب‌زاست که این آموزش‌ها با تاخیر، پنهان سازی یا نادیده گرفتن همراه باشد.  نکته ظریف در این مورد آن است که والدین در پاسخ به پرسش‌های جنسی کودکان با مشکلات زیر روبه‌رو هستند:

۱. شرم و حیا

۲. حقایق را می‌خواهند بگویند، ولی از شیوه درست آن بی‌خبرند.

۳. برخی وحشت دارند که پاسخ‌ها برای کودکان بد آموزی داشته باشد.

این‌گونه پاسخ دهیم

در پاسخ به سوالات جنسی کودکان موارد زیر را باید مد نظر قرار داد:

۱. باید به خاطر داشت آموزش در این زمینه باید تدریجی باشد و لازم نیست همه جزئیات را یک جا در اختیار او قرار داد. در واقع از شرح و بسط بی‌مورد باید پرهیز کرد.

۲. از دروغ گفتن در پاسخ‌ها خودداری شود.

۳. پاسخ‌ها درست و با خرافات همراه نباشد.

۴. پاسخ به سوالات با زبان ساده و قابل فهم صورت بگیرد.

۵. اقناع کننده باشد.

۶. متناسب با سن و درک کودک باشد.

۷. پاسخ‌ها همراه با شوخی، مسخره کردن و هرزگی نباشد.

۸. شیوه بیان به گونه‌ای باشد که اعتماد طفل را به صحت آن جلب کند و او احساس کند مطلب را سرهم بندی نکرده‌اید.

۹. بر خود تسلط داشته باشیم. بدین معنا که برخود مسلط بوده، بگذاریم کودک سوال خود را به طور کامل مطرح کند.

۱۰. شنونده‌ای خوب باشیم. بدین معنا که بر خود مسلط بوده، بگذاریم کودک سوال خود را به طور کامل مطرح کند.

۱۱. اگر احساس کردید هنگام گفت‌وگو با فرزندتان چیزی را اشتباه گفته‌اید. به اشتباه خود اقرار کرده و سپس آن را اصلاح کنید و بیان دارید اطلاعات من درباره آن موضوع کم بود. الان که درباره آن مطالعه کردم واقعیت موضوع چنین است.

۱۲. همواره این مسئله را باید در پاسخ به سوالات جنسی مدنظر قرار داد که شرم و حیا تا حدودی لازم است و همواره باید از پاسخ‌های بی‌پروای جنسی خودداری کرد.

منبع: برترین ها

یک شنبه 20 فروردين 1391برچسب:, :: 20:24 :: نويسنده : مهدخت نبوی

اصولا”  لجبازی یك نوع رفتار و واكنش نامطلوب است كه به صورت های مختلفی خود را نشان می دهد، از جمله آسیب رساندن به  خود و  دیگران ، ناسزا گفتن ، گریه كردن و فریاد كشیدن ، شكستن  وسایل و … در افراد لجباز پایین بودن اعتماد به نفس و عدم داشتن خود باوری مثبت و پذیرفتن خود واقعی مشهود است.

7 راه برای درمان لجبازی:


پنجره ی اول - مستقّل بارآوردن كودك: در برخورد كلّی در زندگی باید طوری با كودك رفتار كرد كه او بتواند در امور روزمره ی خود به طور مستقّل و گاهی بدون نیاز به دیگران  تصمیم بگیرد. البتّه فشارهای منفی را نباید در این خصوص وارد كرد  ، بلكه باید با راهنمایی های به جا تذكّر داد و روش های صحیح را به موقع به او آموزش داد.

پنجره ی دوم : كودك را تا حدّ  امكان  وادار به عجله و شتاب زدگی نكنیم . معمولا” خانواده ها در چند كار ، كودك را ناخواسته  یا خواسته به عجله و شتابزدگی وادار می كنند كه بیشتر مواقع عدم آگاهی والدین در تشدید آ ن ها ، دخالت مستقیم دارداز جمله چیزهایی كه می توان در این رابطه یاد آور شد:

الف - حمّام  كردن : در دوران طفولیّت عدم آشنایی والدین به خصوص مادر از مسایل تربیتی باعث می شود به جای فراهم آوردن محیطی شاد و مفرّح هنگام استفاده از حمّام ، آن را به محیطی درد آور و وحشتناك برای او تبدیل می كند. برای این كار بهتر است  اجازه بدهیم  كودك ابتدا خوب بازی كند و در همان حال با شعرها و قصّه های كودكانه شروع به شستن او كنیم و ضمنا” اجازه دهیم  تا كودك حتّی برخی از اسباب بازی های خود را به حمّام بیاورد و با آن ها مشغول بازی شود.

ب- مهمانی رفتن: 
همان طور كه ما بزرگ ترها  قبل از رفتن به مهمانی یا گردش نیاز داریم خود را آماده كنیم ، فرزندان ما هم نیاز دارند كه آماده شوند. البتّه نیاز آن ها با نیاز ما اندكی تفاوت  دارد. پس بهتر است زمان رفتن به مهمانی یا گردش را یك ساعت  قبل از حركت به كودك یادآور  شویم تا بتواند با كمك بزرگ ترها آماده شود. متاسفانه بعضی از والدین كمی قبل از حركت به كودك می گویند آماده شود و این كار باعث  لجبازی و مخالفت او می شود. چون دایم به او تذكّر می دهیم كه زود باش ، سریع تر، دیر شد و… به جای این كه سرعت كودك را برای آماده شدن بیشتر كنیم ،‌باعث می شویم كه مخالفت كند.

ج - غذا خوردن ، خوابیدن و …: بهر حال كودك مانند افراد بزرگسال نمی تواند از نیروی تفكّر و حركت در یك زمان استفاده كند و والدین باید بدانند زمان تفكّر و انجام كارها در كودكان به سعه ی صدر بیشتری نیاز دارد.

پنجره ی سوم: رشوه ندادن و حذف پاداش كودك لجباز : اگر كودك برای رسیدن به مطلوب خود چه درست و چه نادرست شروع به گریه كردن و یا داد كشیدن بكند و از این راه بخواهد به خواسته ی خود برسد و والدینی كه به اصطلاح حوصله ی ندارند با دادن امتیاز ( رشوه ) به كودك ، او را ساكت می كنند ، باعث پرورش لجبازی در او می شوند. پس باید پدر به خصوص مادر از دادن هرگونه رشوه و پاداش به كودك خوداری كند. البتّه تشویق برای كارهای خوب و مثبت كودك با رشوه دادن فرق دارد. تشویق باعث رشد اعمال نیك و حركت به سوی ترقِّی می شود. امّا باید توجّه داشت كه تشویق و پاداش ، باید به اندازه  و درخور كار او باشد.

پنچره ی چهارم -عدم توجّه و نادیده گرفتن رفتار كودك لجباز : گاهی بهتر است وقتی فرزندمان شروع به داد و بیداد می كند خیلی خونسرد و بی توجّه  از كنار مسئله عبور كنیم به طوری كه یا متوجّه نشده ایم و یا موضوع برایمان اهمّیّت ندارد.

پنجره ی پنجم -  برقراری آرامش و امنیّت در خانواده: به هر حال در هر خانواده مسایل و مشكلاتی به وجود می آ ید كه منجر به بحث و گفت و گو می شود.  والدین باید بدانند كه تمام مسایل گره هایی هستند كه به وسیله ی دست باز می شوند. یعنی به جای بحث و متّهم كردن دیگران ، آرام و بدون بر هم زدن امنیّت خانواده به خصوص كودكان ، مشكلات و مسایل را می توان به راحتی حل كرد، به طوری كه هم خود و هم دیگران از نوع گفت و گو ها لذّت ببرند.

پنجره ی ششم - راهنمایی ” آری ” امّا دخالت “  خیر” :  هیچ كس از دخالت كردن دیگران در امور زندگی خوداحساس رضایت و خشنودی نمی كند. پدر و مادر از همان شروع تربیت باید حركت صعودی خود را بر پایه ی راهنمایی قرار دهند تا كودك بتواند كم كم راه  صحیح زیستن را تشخیص دهد. دیگر قابل پذیرش نیست كه من : ” من می گویم این طور باش ، من می گویم این جا نرو و… بلكه ارشاد و راهنمایی های خردمندانه و كمك گرفتن از خود كودك در مشكلات می تواند  كمك بزرگی باشد.

پنجره ی هفتم - عدم لجبازی والدین: آموزش های عملی به مراتب از آموزش های تئوری ، موثرتر و  آموزنده تر می باشند. اگر والدین در حضور بچّه ها با یك دیگر لجبازی كنند ، خیلی راحت و بدون دردسر لجبازی را به آن ها یاد می دهند و بچّه ها به طور واضح فیلمی مشاهده می كنند كه در آن یكی از والدین با پافشاری دیگری را مجبور به اطاعت از خود می كند و آنان متوجّه می شوند كه از این راه می توانند به راحتی به خواسته های خود برسند.

نتیجه: پدرها و مادرها باید بدانند  كه با بردباری می توانند بر اكثر ناهنجاری ها چیره شوند و اجازه ندهند كودك به تنهایی برای همه ی افراد یك  خانواده تصمیم بگیرد. متاسفانه بعضی از والدین با گفتن من حوصله ندارم و یا كی حوصله ی این كارها را دارد ، سعی می كنند بار مسئولیّت تربیت را كج به منزل برسانند . این گونه والدین باید گفته های خود را اصلاح كنند . بگویند من حوصله دارم و یا بهتر است بگویند من می توانم با حوصله و بردبار باشم و از این طریق خود باوری مثبت و عزِّت نفس خود را بالا ببرند. امّا در لجبازی از هر روشی برای از بین بردن یا كاهش آن استفاده می كنیم ، باید مراقب باشیم تا كودكان به خود و یا دیگران آسیب نرسانند.

یک شنبه 20 فروردين 1391برچسب:, :: 1:48 :: نويسنده : مهدخت نبوی

اینجا زمین است، ساعت به وقت انسانیت خواب است.

دل عجب موجود سخت جانیست! هزار بار تنگ میشود، میشکند، میسوزد، میمیرد!

و بازهم میتپد برای...

18 فروردين 1391برچسب:, :: 15:52 :: نويسنده :




 


 

به جای آنکه دائماً با فرزند خود براي تميز کردن اتاقش، جر و بحث کنيد، بهتر است با صبر و حوصله نحوه نظافت آن را به او ياد بدهيد، چون هيچ بچه اي ذاتاً نحوه آن را بلد نيست! اين مهارتي است که شما بايد به او آموزش بدهيد. ابتدا نگاهي به وضعيت اتاق خود بيندازيد! آيا الگوي خوبي براي تميزي هستيد؟ آيا به اندازه کافي وقت گذاشته ايد تا به فرزندتان، نحوه تميز و مرتب کردن اتاقش را ياد دهيد؟ اگر پاسخ تان به اين سؤالها منفي است، پس نبايد انتظار زيادي از فرزندتان در اين زمينه داشته باشيد. براي تميز کردن اتاق فرزندتان نکات زير را به کار ببنديد و از او بخواهيد که مراحل کار را با دقت نگاه کند تا پس از مدتي، در اين زمينه مهارت يابد.

جدا سازي: 
 

سه سطل بزرگ در اتاق فرزندتان قرار دهيد. اولي را براي آشغال، دومي را براي لباسهاي کثيف و سومي را براي ريختن خرت و پرت ها اختصاص دهيد. از او بخواهيد که با ماژيک و يا مداد شمعي، روي سطل ها، کاربردشان را بنويسند.

نظم بخشي: 
 

حالا وسايل به هم ريخته را از روي زمين جمع کرده و آنها را پس از دسته بندي، داخل سطل ها قرار دهيد. بعد از چند دقيقه، از فرزندتان بخواهيد که کمک تان کند. هر لباسي که روي زمين است و نياز به شست وشو دارد بايد داخل سطل دوم قرار بگيرد. اسباب بازي هاي روي زمين در سطل سوم جاي مي گيرد. کاغذ خوراکي ها به عنوان زباله داخل سطل اول قرار مي گيرند.

دوباره جدا سازي: 
 

وقتي لباسها و زباله ها را از خرت و پرت ها جدا کرديد، به دسته بندي و جدا سازي وسايل فرزندتان اقدام کنيد. يعني کتابها را در کتابخانه چيده و اسباب بازي هاي کوچک و بزرگ را از هم جدا کنيد و عروسک ها را در قفسه اي بچينيد.

مرحله آموزش: 
 

حالا نحوه جمع کردن پتو و روتختي، گردگيري و جاروبرقي زدن را به فرزندتان آموزش دهيد.

قوانين مشخصي تعيين کنيد:
 

وقتي فرزندتان نحوه جدا سازي و دسته بندي را ياد گرفت، به او بگوييد که از آن به بعد، هر وسيله اي که روي زمين باشد، به عنوان زباله داخل سطل اول قرار مي گيرد. به او بگوييد که اگر وارد اتاقش شويد و چيزي روي زمين ببينيد، آن را داخل سطل زباله مي اندازيد.

زمان مشخصي را تعيين کنيد: 
 

به فرزندتان بگوييد که از او توقع داريد هر جمعه صبح، اتاقش را نظافت کند. سپس بابت آن به او جايزه بدهيد و در صورت عدم رعايت قوانين، او را تنبيه کنيد. مثلاً پول تو جيبي اش را در آن هفته نپردازيد. به حرف خود عمل کنيد و اگر حتي يک تکه اسباب بازي، کف اتاقش ديديد آن را داخل سطل بيندازيد تا فرزندتان متوجه قاطعيت شما شود و وسايل مورد علاقه اش را مرتب کند. کودکان خيلي سريع، آموزش هاي لازم را فرا مي گيرند و از ترس از دست دادن اسباب بازي هاي محبوب شان، اقدام به مرتب کردن آنها خواهند کرد.

جمعه 18 فروردين 1391برچسب:, :: 13:6 :: نويسنده : مهدخت نبوی

 

 


کودک آزاری چیست ؟

( گزارش‌های تکان دهنده و آمار کودک آزاری در ایران)

هر چند هفته یک بار، گزارش تکان دهنده‌ای از کودک آزاری در رسانه‌ها منتشر می‌شود. موارد متعددی مانند هانیه، دختربچه‌ای که مورد کودک آزاریهای متعدد قرار گرفته بود، در رسانه‌ها، ذهن جامعه را برمی آشوبد، ولی پس از مدتی، همه چیز به فراموشی سپرده می‌شود.
پژوهشی که سال گذشته درباره کودک آزاری انجام شده بود نشان داد ۶۶ درصد کودک آزاری‌ها از سوی مردان اعمال می‌شود و دختران بیش از پسران در معرض کودک آزاری قرار می‌گیرند. همچنین ۲۵ درصد کودک آزاری‌ها در خانواده‌های طلاق اتفاق می‌افتد. این در حالی است که آمار‌ها نشان می‌دهد ۵۰ درصد والدین ایرانی معتقدند تنبیه برای کودک لازم است و ۴۰ درصد والدین نیز به تنبیه بدنی گرایش دارند.
بررسی‌ها در خصوص روابط میان خانواده و فرزندان نشان می‌دهد، در مقابل یک مورد کودک آزاری که فاش می‌شود، حداقل ۲۰ مورد دیگر پنهان می‌ماند.
به بیان دیگر، شاید بتوان اینطور قلمداد کرد که آمار واقعی کودک آزاری در ایران، روزانه ۴۰۰ مورد است. یعنی سالی بیش از ۱۴۶ هزار بار، کودکان ایرانی، مورد هجوم والدینشان قرار می‌گیرند.
تحقیقات نشان می‌دهد بیش از ۹۰ درصد کودک آزاری‌ها در محیط خانه اتفاق می‌افتد و این در حالی است که پدران با ۵/۴۸ درصد، بالا‌ترین و پس از آن مادران با ۸/۲۳ درصد در ردیف بعدی عوامل کودک آزاری جسمانی در خانواده‌های کودک آزار قرار دارند.
این چنین که به نظر می‌رسد، جامعه، به شکل افسارگسیخته‌ای از کودکان خود انتقام می‌گیرد. کودکانی که ندانسته پا به جامعه‌ای خشن گذاشته‌اند که تمامی دق دل ناشی از مشکلات اقتصادی، عاطفی و اجتماعی‌اش را بر سر آن‌ها خالی می‌کند.



به چه رفتارهایی کودک آزاری می گوییم ؟

کودکان به علت ویژگی هایی که از نظر سنی دارند ، بسیار آسیب پذیرند و نیار به حمایت و مراقبت ما دارند . اما گاهی بزرگسالان ، به دلایل مختلف ، به جای حمایت و مواظبت از کودکان آنان را مورد آزار قرار می دهند .
کودک آزاری شامل رفتارهایی است که توسط افراد دیگر ، خصوصا ً بزرگسالان ، نسبت به کودکان انجام می گیرد و به نوعی به سلامت جسمی و روانی آنان آسیب می رساند . رفتارهایی که به صورت تصادفی انجام می شوند کودک آزاری به حساب نمی آیند ، مانند این که کودکی به علت تصادف با اتومبیل دچار نقص جسمی شود .

کودک آزاری چگونه صورت می گیرد ؟
کودکان به صورت های مختلف مورد آزار قرار می گیرند :
کودک آزاری جسمی
یعنی رفتارهایی که به جسم کودک صدمه می زند ، مانند کتک زدن ، سوزاندن ، مجروح کردن ، شکستن و ...

کودک آزاری روانی
شامل رفتارهایی است که به سلامت روانی کودک آسیب می رساند: توهین کردن ، ترساندن ، تحقیر کردن ، تبعیض و ...

بی توجهی و غفلت
یعنی توجه نکردن به نیازهای اساسی کودکان مانند تغذیه ، بهداشت ، پوشاک ، آموزش و ... در حدی که به سلامت جسمی و روانی آنان آسیب برسد .

سوء استفاده

یعنی استفاده از کودکان در ارتباط با مواد مخدر ، واداشتن آن ها به کارهای دشوار ، سوء استفاده جنسی به صورت های مخلتف و ...

چرا کودکان مورد آزار قرار می گیرند ؟

1)ناآگاهی والدین : گاهی والدین یا افراد دیگر که به کودکان آزار می رسانند ، نمی دانند که رفتار آن ها کودک آزار است ، مانند کسانی که کودکان را تنبیه بدنی می کنند ، مورد تحقیر و توهین قرار می دهند ، به نیازهای اساسی آن ها توجهی ندارند و این رفتارهای را عادی و معمولی می دانند .

2)مشکلات اقتصادی :
فقر سبب می شود که کودکان از دسترسی به نیازهای اساسی مانند تغذیه و ... محروم شوند یا والیدن به علت فشارهای مالی با رفتارهایی مانند پرخاشگری ، خشونت ، بی توجهی و ... کودکان را مورد آزار قرار می دهند.

3)اعتیاد : اعتیاد به علت خصوصیاتی که در افراد ایجاد می کند ، مانند پرخاشگری ، بی مسئولیتی ، کاهش عواطف و ... سبب می شود که کودکان مورد آزار ، به ویژه از نوع سوء استفاده ، قرار گیرند .

4)بیماری های روانی : در صورتی که والدین به بیمارهای روانی مبتلا باشند ، با رفتارهایی مانند تندخویی ، خشونت ، ناسازگاری ، بی توجهی و ... که ناشی از بیماری روانی آن هاست ، سبب آزار کودکان می شوند .

5)مشکلات خانوادگی : مشاجرات شدید و طولانی والدین ، جمعیت زیاد خانواده ها ، شیوه های تربیتی نامناسب ، در برخی موارد وجود ناپدری و نامادری و ... سبب می شود که کودکان مورد آزار قرار گیرند ، تا حدی که مشکلات خانوادگی یکی از دلایل کودک آزاری به شمار می رود .

6)مشکلات کودکان : کودکانی که مشکلات نسبتاً پایدار و شدید دارند بیش تر از سایر کودکان مورد آزار قرار می گیرند ، به عنوان مثال ، کودکانی که به بیمارهای جسمی مزمن و طولانی مدت یا مشکلات رفتاری ، پرخاشگری بیقراری ، بیش فعالی ، اضطراب ، شب ادراری و ... دچارند ، به علت مشکلاتی که برای بزرگسالان ایجاد می کنند و نیز به سبب ناآگاهی والدین از این مشکلات ، اغلب مورد آزار جسمی و روانی قرار می گیرند .

7)مشکلات مدرسه : مشکلاتی که در مدرسه برای دانش آموزان ایجاد می شود ، مانند انتظار بیش از حد ، ندیدن تفاوت ها ، ایجاد اضطراب ، ترس و رقابت های شدید ، تبعیض ، تنبیه بدنی ، تحقیر و توهین و ... سبب آزارهای جسمی و روانی کودکان می شوند .

چگونه می توانیم کودک آزاری را کاهش دهیم ؟

1) کودکان را بیش تر و بهتر بشناسیم :
شناخت کودکان و نیازهای آنان سبب می شود که رفتار بهتری با آن ها داشته باشیم . برای این کار می توانیم از روش های مختلف مانند خواندن کتاب های مناسب ، شرکت در کلاس های آموزشی ، مشورت کرن با افراد آگاه و ... استفا ه کنیم .

2) علت کودک آزاری را بشناسیم :
کودک آزاری مانند هر رفتار دیگری علتی دارد . سعی کنیم علت آن را پیدا کنیم و با برطرف کردن آن ، کودک آزاری را کاهش دهیم . ممکن است برخی از مشکلات را نتوانیم از بین ببریم ، در آن صورت پذیرش آن بهتر از آزار دادن کودکان است .

3) از دیگران کمک بگیریم :
کمک گرفتن و مشورت کردن نشانه هشیاری و آگاهی است ، نه ناتوانی . برای کاهش مشکلات خود می توانیم از مراکز مشاوره حضوری و تلفنی ، سازمان های غیردولتی ، افراد آگاه و ... کمک بگیریم .

4) آرامش خود را حفظ کنیم :
زندگی همیشه با مشکلات همراه است ، سعی کنیم خشم خود را کنترل کنیم و برای مشکلات چاره جویی نماییم . بسیاری از کودک آزاری ها در شرایطی انجام می گیرد که والدین قادر به کنترل خشم خود نیستند. کنترل خشم آموختنی است و می توانیم با تمرین بر خشم خود غلبه کنیم .

کودک آزاری چه زیان هایی برای کودکان دارد ؟

کودکی ، دوران رشد و شکل گیری شخصیت است . انواع کودک آزاری در این سال های حساس و مهم ، به رشد و سلامت کودکان آسیب های جدی می رساند . کودکان آزار دیده در همه جنبه های رشد ، مانند رشد جسمی ، ذهنی ، روانی و اجتماعی با مشکلات و نارسایی های فراوان روبه رو خواهند شد . بررسی های انجام شده نشان می دهد بسیاری از کودکانی که در دوران کودکی قربانی آزار و بدرفتاری بوده اند ، در بزرگسالی خود به آزار کودکان پرداخته اند و این بزرگ ترین زیان کودک آزاری است که سبب تداوم آن می شود .

چگونه می توانیم از کودک آزاری پیشگیری کنیم ؟
پیشگیری همیشه بهتر ، آسان تر و سریع تر از درمان است .
برای پیشگیری از کودک آزاری می توانیم از راه کارهای زیر استفاده کنیم :
1)دقت در ازدواج و تشکیل خانواده ، خودداری از ازدواج های تحمیلی ، ناشناخته ؛ شتاب زده و ازدواج در سنین پایین .
2)توجه به تنظیم خانواده و شمار مناسب فرزندان .
3)افزایش آگاهی خود در زمینه پرورش فرزندان و شیوه های مناسب رفتار با آنان.
4)پذیرش مسئولیت ها و انجام وظایف خود به عنوان پدر ، مادر ؛ معلم ، سرپرست و ... نسبت به کودکان .
5)آشنایی با حقوق و نیازهای اساسی کودکان .
6)توجه به سلامت جسمی و روانی خود و کاهش فشارهای عصبی و مشکلات رفتاری خود که سبب کودک آزاری می شود .
7)تقویت روحیه کمک کردن ، هنگام برخورد با مشکلات ، و آشنایی با مراکز حمایتی ، مشاوره و امداد در مورد کودکان و خانواده ها .

 

214 کودک آزاری وحشیانه در بندر عباس(+عکس)

[تصویر:  lgx419z84h5z43bwhy84.jpg]این کودکان توسط والدین خود به این روز افتاده اند!
 

پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:, :: 20:1 :: نويسنده : مهدخت نبوی

 

 

college-study-copyright141

آداب قبل از امتحان


بعد از كلي تلاش و درس خواندن بالاخره نوبت به محك زدن دانسته هايتان رسيده و فردا امتحان مهمي در پيش داريد.
حتما با تصور چنين وضعيتي اولين حسي كه به شما دست مي‌دهد، حس دلشوره است.

شايد حتي به اين فكر بيفتيد كه امشب را تا صبح بيدار بمانيد و فقط درس بخوانيد، اما همين كار ساده ممكن است تمام تلاش‌هاي شما را خراب كند و مانع از بدست آوردن نتيجه مطلوب در زمان آزمون شود.

اگرچه داشتن مطالعه كافي براي موفقيت لازم است، اما شركت در امتحان تنها نيازمند دانستن نكات درسي نيست، بلكه موارد ديگري هم هست كه رعايت آن‌ها به موفقيت شما كمك مي‌كند.

براي اينكه در روز امتحان به بهترين نتيجه ممكن دست پيدا كنيد، بهتر است چند توصيه ساده را به خاطر داشته باشيد.

شايد اگر والدين مي‌دانستند كه همه دانش‌آموزان در زمان امتحان استرس دارند، به اين موضوع قدري عادي‌تر نگاه كنند. داشتن استرس پيش از آزمون يك امر طبيعي است. اما اين استرس نبايد از حد معمول فراتر رود.

حفظ آرامش در شب قبل از امتحان بسيار اهمت دارد. استرس و اضطراب باعث مي‌شود شما نتوانيد دانسته هايتان را به ياد آوريد و آن طور كه دوست داريد در امتحان شركت كنيد. سعي كنيد به خود تلقين كنيد كه تلاشتان را كرده‌ايد و فردا مي‌توانيد همه دانسته هايتان را در امتحان به كار بگيريد.

از تكرار جملات منفي در ذهنتان بپرهيزيد و به خود بگوييد: «حتما مي‌توانم موفق شوم.» البته موفقيت در امتحان فقط كسب نمره خوب نيست و شما بايد متناسب با تلاشتان از خود توقع داشته باشيد.

اين نكته براي والدين نيز بسيار مهم است كه بدانند اگر فرزندشان در آزمون‌هاي قبلي نمره ضعيفي داشته، بدست آوردن نمره متوسط در آزمون فعلي براي او يك موفقيت محسوب مي‌شود و بايد او را تشويق كرد.

به ياد داشته باشيد كه شما تنها نيستيد، بنابر اين براي كاهش اضطراب با والدين، دوستان يا معلمتان صحبت كنيد. يكي از راه‌هاي كاهش اضطراب امتحان اين است كه اين دوره از زمان، يعني زمان امتحانات را بخشي گذرا از زندگيتان بدانيد و به خود يادآوري كنيد كه زندگي پس از پايان اين دوران هم ادامه خواهد داشت.

بد نيست اين نكته را نيز بدانيد كه بسياري از افراد موفق، در امتحاناتشان نمرات چندان جالبي به دست نياورده اند!

شب امتحان به مهماني نرويد و اجازه دهيد ذهنتان نظم روزهاي عادي را داشته باشد. ممكن است مهماني رفتن و قرار گرفتن در يك محيط جديد شما را هيجان زده كند. ضمنا يادتان باشد كه شب امتحان با اعضاي خانواده جر و بحث نكنيد و از والدين و اطرافيان بخواهيد محيط را تا حد ممكن برايتان آرام‌تر كنند.

تأخير در رسيدن به محل امتحان شما را عصبي و مضطرب مي‌كند، بنابر اين روز امتحان قدري زودتر از خانه بيرون برويد تا زود در محل امتحان حاضر باشيد. همه چيزهايي را كه بايد با خود به جلسه امتحان ببريد از پيش آماده و يك بار چك كنيد. اين كار باعث آرامش بيشتر شما خواهد شد.

درس نخوانيد!

بسياري از كارشناسان توصيه مي‌كنند شب قبل از امتحان را به آرام و منظم كردن ذهن اختصاص دهيد و از درس خواندن در اين شب پرهيز كنيد. مواجه شدن با مطالب جديد در شب قبل از امتحان جز افزايش استرس و اضطراب شما، اثري نخواهد داشت.

اگر دوست داريد شب قبل از امتحان درس بخوانيد، مي‌توانيد به مرور برخي از نكات و
يادداشت هايتان بپردازيد ولي نبايد مطالب را به زور در ذهنتان انباشته كنيد. به خاطر داشته باشيد كه سراغ مطالبي كه تا كنون نخوانده‌ايد نرويد و اگر در درس خواندن اصرار داريد، چند ساعت را به اين كار اختصاص دهيد، نه تمام روز را.

خوب بخوابيد


پژوهش‌ها نشان مي‌دهد كه كم خوابي در دوران قبل از امتحان كارايي فرد را در امتحانات كاهش مي‌دهد و بر خلاف آنچه اغلب دانش آموزان و دانشجويان فكر مي‌كنند، كاستن از خواب شبانه به منظور مطالعه دروس، نه تنها باعث كسب نتيجه بهتر در امتحان نمي‌شود، بلكه مانع از به كار بردن تمام توان ذهني در جلسه امتحان مي‌شود.

بهتر است در دوران امتحان شب‌ها به موقع بخوابيد و خواب كافي داشته باشيد. اين موضوع به ويژه در شب قبل از امتحان اهميت دارد. كم خوابي باعث كاهش تمركز حواس شما مي‌شود و علاوه بر آن ممكن است دير بيدار شدن و دير رسيدن به محل امتحان را هم در پي داشته باشد.

تغذيه سالم داشته باشيد

داشتن تغذيه صحيح در دوران امتحانات مي‌تواند به آرامش، تمركز و يادگيري شما كمك شاياني بكند. در طول زمان درس خواندن و نيز شب پيش از آزمون بهتر است نوشابه‌هاي گازدار و مايعاتي مانند چاي و قهوه را كمتر مصرف كنيد. اين مواد تمركز ذهن شما را كاهش مي‌دهند.

سعي كنيد تغذيه سالم و منظم داشته باشيد و هيچ وعده غذايي را حذف نكنيد. حتما آب كافي بنوشيد. كاهش آب بدن مي‌تواند باعث سردرد، خستگي و از بين رفتن تمركز ذهني شود.

صبح روز امتحان صبحانه را فراموش نكنيد. نخوردن صبحانه كارايي مغزي شما را در زمان امتحان كاهش مي‌دهد. مصرف مواد غذايي حاوي ويتامين ث مانند مركبات پيش از امتحان به شما كمك مي‌كند در زمان امتحان ذهن فعال تري داشته باشيد.

نكته مهم ديگر تغذيه شما حين امتحان است! در امتحاناتي كه چندين ساعت طول مي‌كشند، مانند كنكور، معمولا به شركت‌كنندگان خوردني شيرين كوچكي داده مي‌شود كه البته عده كمي آن را در طول امتحان مي‌خورند. براي كمك به فعاليت مغزي حين امتحان بهتر است اين خوردني را يكباره يا كم كم در طول امتحان مصرف كنيد.


در حين امتحان

پيش از امتحان چند نفس عميق بكشيد و امتحان را با اعتماد به نفس شروع كنيد. تلقينات مثبت را فراموش نكنيد. به توضيحات مسئولان امتحان خوب گوش كنيد و هر سؤال را به دقت و به‌طور كامل بخوانيد.

در ابتدا نگاهي كلي به برگه امتحان بيندازيد و سؤالات آسان‌تر و كوتاهتر را اول جواب دهيد. اين كار به شما اعتماد به نفس داده و ادامه آزمون را براي شما ساده‌تر مي‌كند. اگر حس كرديد هيچ چيز را به ياد نداريد، هول نكنيد.

همه مضطرب مي‌شوند، ولي هول شدن تنها كار را بدتر مي‌كند. چند لحظه قلمتان را كنار بگذاريد، چند نفس عميق بكشيد و وقتي احساس آرامش بيشتري كرديد، امتحان را ادامه دهيد.

فكرهاي بدي را كه به ذهنتان مي‌آيد از خود دور كنيد. مطمئن باشيد پس از مدت كوتاهي مي‌توانيد امتحان را ادامه دهيد و دانسته هايتان را به ياد بياوريد.اگر نتوانستيد پاسخ يك پرسش را درست به ياد بياوريد، خودتان را مجبور به پاسخ دادن به آن نكنيد.

اصرار بر اين كار فقط باعث خواهد شد تا شما آرامش خود و وقت جواب دادن سؤالات ديگر را از دست بدهيد. مايوس نشويد. ممكن است سؤال‌هاي ديگري در پيش داشته باشيد كه بسياري از آن‌ها به راحتي و در زمان كوتاهي پاسخ داده شوند.

همچنين در عوض مي توانيد به پرسش‌هاي ديگر برسيد .پاسخ به سؤال هاي سخت را هم، به پايان امتحان
موكول كنيد. موفق باشيد.

چهار شنبه 16 فروردين 1391برچسب:, :: 11:5 :: نويسنده : مهدخت نبوی




آیا تا به حال به‌طور دقیق به انگشتان دستان خود نگاه كرده‌اید؟ آيا تا به حال فكر كرده‌اید به كدام یك علاقه بیشتری نسبت به بقیه دارید؟ با دقت نگاه كنید؛ همان انگشتي كه دوستش داريد، به سمت موفقيت اشاره مي‌كند! اين تست شخصيت‌شناسي شما را شگفت‌زده خواهد كرد وقتي با انتخاب يكي از انگشت‌ها، شخصيت خودتان را بشناسيد. پس از مطالعه شخصيت خود، شما مي‌توانيد در ادامه متن، راهكارهايي براي رسيدن به موفقيت در روزهاي پيش‌رو را  بخوانيد.



انگشت شست


این انگشت نماد مسائل مادی و ثروت است و كسانی كه این انگشت را انتخاب می‌كنند، اقتصاد‌دانان خوبی هستند و معمولا از نظر مالی در وضعیت خوبی قرار دارند. توصيه كارشناس ما براي گروهي كه انگشت شست خود را دوست دارند، اين است كه به مسائلي مثل طلا و دلار كه ذهن عموم را اشغال كرده است توجهي نكنند. شما مي‌توانيد به ايده‌اي تازه فكر كنيد؛ درست مثل عكاسي كه دور ايستاده است و از تجمع هزاران عكاس در اطراف يك تيم ورزشي عكسي براي بردن تمام جوايز عكاسي برمي‌دارد!



انگشت اشاره


این انگشت نماد كار است و اشخاصی كه به این انگشت اهمیت بیشتری می‌دهند، انسان‌های كاری‌ای هستند و به‌طور كلی وجدان كاری‌ خوب و موفقیت زیادی در كارهای‌شان دارند. كارشناس ما به اين گروه از افراد توصيه مي‌كند چند هفته‌اي روي اين موضوع مهم تمركز كنند: آيا ما درست در جاي خودمان قرار گرفته‌ايم؟! پاسخ به اين پرسش – البته به شرطي كه صادقانه باشد! – رمز موفقيت تمام مردم جهان است!



انگشت وسط


این انگشت میزان اهمیت به‌خود فرد را نشان می‌دهد؛ افرادی كه این انگشت را انتخاب می‌كنند، در مورد همه چیز اول به‌خود اهمیت داده و تا‌حدودی خود‌پرست و خود‌خواه هستند! افراد اين گروه معمولا افراد موفقي هستند. در واقع نكته مهم اين است كه اين افراد حتي اگر در نگاه عموم چهره‌اي موفق نباشند اما در ذهن خودشان هستند و اين رضايت از خود به نوعي بزرگ‌ترين موفقيت است؛ موفق باشيد.



انگشت انگشتری


این انگشت نماد محبت و عشق است و كسانی كه این انگشت را انتخاب می‌كنند، انسان‌هایی احساساتی و عاطفی هستند و همواره به‌دنبال محبت و خوشحال كردن دیگران هستند. توصيه كارشناس ما براي اين گروه از افراد اين است كه واقع‌بين باشند. شما از محبت كردن به ديگران لذت مي‌بريد، اين الزاما دليلي براي مهربان بودن ديگران با شما نيست. شما بارها از اين رفتار ديگران دل‌تان شكسته است اما بايد به جاي غصه خوردن خودتان را خوشبخت احساس كنيد كه در اين دنيا هنوز مي‌توانيد با آدم‌ها مهربان باشيد!



انگشت كوچك


این انگشت نماد خانواده و فرزند است و كسانی كه به این انگشت علاقه‌مندند، افرادی هستند كه به خانواده پایبند بوده و به زندگی مشترك و به‌طور كلی روابط بین افراد اهمیت می‌دهند. اين گروه از افراد آدم‌هايي خلاق اما بسيار بي‌اراده هستند. مشكل اين افراد نداشتن قدرت ريسك در زندگي است. توصيه كارشناس ما به اين گروه از افراد يك‌بار براي هميشه پا را درون آب گذاشتن است! بگذاريد ترس‌تان بريزيد؛ شما آنقدر خلاق هستيد كه از ترس جان‌تان شنا كردن را به سرعت بياموزيد!

چهار شنبه 16 فروردين 1391برچسب:, :: 9:50 :: نويسنده : مهدخت نبوی

با این 10 کار به آرامش برسید!

 

با این 10 کار به آرامش برسید!

 

آیا آرزو دارید که آرام و خونسرد و خوددار باشید و فرصت کافی برای آنچه دلخواه شماست در اختیار داشته باشید؟ اگرچه رسیدن به این هدف مشکل به نظر می رسد، اما با کمی تلاش و تجدید نظر در افکار و اعمال می توان به آن نزدیک شد.

● بهتر است راهکارهای پیشنهادی ما را رعایت کنید:

فراموش نکنید در دنیای شلوغ و پر استرس امروز به دست آوردن تکه ای آرمش می تواند غنیمت بزرگی باشد آیا ذاتا همیشه مسوول امور و عهده دار نظم و ترتیب هستید؟

▪ افراد پرکار و فعال اغلب احساس می کنند همه کارها باید تحت کنترل آنها باشد، خصوصا مواقعی که هدف خاصی مدنظرشان است.

بنابراین سعی کنید برای یک بار هم این عادت کنترل کردن را رها کنید و بگذارید زندگی مسیر خود را بپیماید.
به عنوان مثال بگذارید دیگران برنامه سفر دستجمعی یا پیک نیک را سازماندهی کنند و نتیجه حاصله را بدون هیچ اظهارنظری بپذیرید و ببینید چه احساسی به شما دست می دهد. این کار ممکن است برای شما پردغدغه و برای دیگران شگفت انگیز باشد، ولی آرامشی که برایتان به ارمغان می آورد، ارزش دارد.

▪ مسوولیت های متعدد را نپذیرید

ـ ممکن است از این که همواره کارهای بسیاری را با هم انجام می دهید به خود ببالید، ولی قطعا در عین کار احساس عدم تمرکز، نگرانی و خستگی می کنید.
ـ خانمها اکثرا از این که قادرند چندین کار را همزمان انجام دهند به خود می بالند ولیکن در نهایت از این عمل آسیب می بینند.
بنابراین در عهده داری کارها هوشیار باشید؛ یعنی کارها را یک به یک و به نوبت انجام دهید. قدر لحظه های عمر خود را بدانید و از انجام کاری که عهده دار هستید، لذت ببرید تا پس از این که کار را به نحو احسن انجام دادید، احساس موفقیت کنید.

▪ به موفقیت های خود بها دهید

همیشه توجه داشته باشید که موفقیت، پیروزی های بعدی را به دنبال می آورد و احساس خود کم بینی را از انسان دور می کند. کافی است تنها به یک چیز که موجب بالندگی شماست و یا یک زمینه که در آن موفق بوده اید فکر کنید. ارزشمند بودن خود را مورد تایید قرار دهید.
این بار که در مسیر کم ارزش پنداشتن خود قرار می گیرد، سعی کنید موفقیت هایتان را مرور و تامل کنید. با این عمل همه امور را در دورنمایی مثبت قرار می دهید و احساس آرامش خواهید کرد.

▪ به نیازهایتان اهمیت دهید

همیشه به فکر راضی و خوشحال کردن دیگران بودن کافی نیست، کمی هم به فکر نیازهای معقول و مقبول خود باشید. این دلیل بر خودخواهی نیست.

▪ به نقطه نظرات دیگران گوش دهید،

ولی اگر لازم می دانید برای این که فرصت کافی برای پاسخ داشته باشید به آنها بگویید برای فکر کردن و تصمیم گرفتن درباره آن موضوع نیاز به زمان دارید. در عین حالی که انعطاف پذیر هستید نسبت به احساسات و عواطف خود نیز واقع گرا و بی رودربایستی باشید.
این را بدانید که این گونه برخورد با مسائل حتما با موفقیت توام خواهد بود. اگر رک بودن شما را به وحشت می اندازد ابتدا از مسائل کوچک شروع کنید و بعد به مسائل بزرگتر بپردازید تا بدین وسیله گستره آرامش خود را افزایش دهید.

▪ از کار خود لذت ببرید

اگر همواره در حال مسامحه و طفره رفتن از انجام کاری هستید و یا احساس می کنید برای انجام کاری تحت فشار هستید، علامت این است که از کاری که انجام می دهید لذت نمی برید. واقعیت امر این است که شما به هر حال ناچارید این کار را انجام دهید، پس روی جنبه های لذت بخش آن تمرکز کنید؛ مثلا حس خوبی که به نظم درآوردن امور می دهد و یا مورد تقدیر و ستایش قرار گرفتن از بابت رسیدن به نتایج مطلوب تکیه کنید.
این دیدگاه مثبت می تواند تنش های درون شما را بزداید و به شما فرصت دهد که دریابید چه تغییرات درازمدتی را می توانید ایجاد کنید.
انعطاف پذیر باشید لزوم یک برنامه روزمره برای تنظیم نیازهای زندگی بسیار خوب و معقول است ولی نباید اصرار و اجبار در رعایت آن موجب تنش و اضطراب شما شود.
سختگیری و جدی بودن زیاد سبب می شود فرصتها را از دست بدهید و تاکید برای اجرای آن برنامه انرژی خود را بیهوده تلف کنید در مواقعی که لازم می دانید روش و تاکتیک خود را تغییر دهید تا در کارهایتان موفق تر و در رسیدن به اهدافتان خلاق تر شوید.
انعطاف پذیری به شما آرامش بیشتری می دهد چون به شما فرصت می دهد حین انجام کار روش خود را انتخاب کنید.

▪ بین کار و زندگی تعادل برقرار کنید

تداخل و ادغام زندگی کاری و اداری با زندگی خصوصی باعث اختلالات فیزیکی و عاطفی است برنامه و زمانی را برای توقف کار انتخاب کنید و به آن پایبند باشید. در خانه به کار فکر نکنید و توجه خود را به زندگی خانوادگی معطوف دارید.
مواردی پیش می آید که این کار برایتان مقدور نیست، ولی سعی کنید بیشتر موارد این مساله را رعایت کنید.

▪ عکس العمل هایتان را عوض کنید

ممکن است همواره در تغییر شرایط تنش آفرین موفق نباشید، لیکن با تغییر دادن دیدگاه خود نسبت به آن می توانید احساسات خود را عوض کنید.
اگر کسی دیر به سر وعده می آید شانه هایتان را به علامت بی تفاوتی بالا نیندازید و از وقت آزادی که به دست آورده اید لذت ببرید. اگر کسی بی ادب و پرخاشگر است این گونه تلقی کنید که او مبتلا به فشار خون بالا می شود و نه شما.

▪ ذهن و روح خود را شاد کنید

ذهن و روان خود را با دیدن و شنیدن کارهای هنری، زیبا و آراسته کنید. از نمایشگاه های هنری دیدن کنید و به موسیقی گوش فرا دهید و بر زیبایی های یک گل تمرکز کنید.
کاغذ و قلمی را بردارید و منظره زیبایی را نقاشی کنید و یا در پارک قدم بزنید و یا در یک کلاس هنری ثبت نام کنید.

▪ برای آینده برنامه ریزی کنید

حتما برای خود برنامه های تفریحی تدارک ببینید؛ چرا که چشم انتظار بودن برنامه های تفریحی نیز آرام بخش بسیار خوبی است.
فهرستی از برنامه های لذت بخش تهیه کرده و برای انجام آن برنامه ریزی کنید؛ مثلا برنامه ای برای تهیه بلیت تئاتر و یا قرار ملاقات با یک دوست و یا خرید کتاب مورد علاقه تان تهیه کنید. با این کارها بلافاصله احساس دلپذیری خواهید کرد.


 

چهار شنبه 16 فروردين 1391برچسب:, :: 1:46 :: نويسنده : مهدخت نبوی

 

 

جان سینا

 


 

سه شنبه 15 فروردين 1391برچسب:, :: 1:21 :: نويسنده : مهدخت نبوی

 

گالری عکس طبیعت

     

 

 

 

 



 

      طبیعت و برکه

عکس منظره

 عکس طبیعت

 منظره و طبیعت

 طبیعت سبز

 تصاویر سه بعدی از مناظر طبیعی

تصاویر سه بعدی از مناظر طبیعی

 

جذابترین عکسجذابترین عکسهای طبیعت

دو شنبه 14 فروردين 1391برچسب:, :: 10:28 :: نويسنده : مهدخت نبوی

 

تا به حال همیشه به خانم ها می‌گفتیم که با همسرشان چگونه برخورد کنند، چگونه مشکلات‌شان را حل کنند، چگونه رفتارهای‌شان را مدیریت کنند و.... ولی آقایان نیز به چنین توصیه‌هایی احتیاج دارند به‌خصوص آقایانی که به رضایت و خوشحالی همسرشان اهمیت می‌دهند و به‌دنبال راه‌هایی برای بهتر کردن زندگی‌شان هستند آن‌ها می‌دانند وقتی زنان آنچه را که احتیاج دارند و می‌خواهند از همسرشان دریافت کنند، برنده اصلی مرد است چون داشتن یک زن خوشحال‌تر مساوی است با یک زندگی شادتر و یک خانه آرام‌تر.

همدردی کنید، نصیحت نکنید
 
اگر قرار باشد فقط یک چیز را در خودتان تغییر دهید تا به همسرتان نزدیک‌تر شوید، کافی است،
 
وقتی او با شما درباره مشکلش صحبت می‌کند ؛رازهایی برای خوشحال کردن زنان فقط به
 
حرف‌های او گوش دهید. لازم نیست که او را نصیحت کنید. او فقط می‌خواهد هنگامی که درد
 
دل می‌کند به او توجه کنید، همدردی شما باعث می‌شود حال او بهتر شود و او به‌دنبال راه حل یا نصیحت نیست.
 
همیشه بگویید دوستش دارید
 
اگر عادت دارید با همسر یا نامزدتان همانند یکی از دوستان‌تان برخورد کنید باید بدانید که
 
احتمالا او از رابطه‌اش با شما چندان خوشحال نیست، همه آنچه یک زن از مردش می‌خواهد
 
عشق اوست و شما تا زمانی که به‌طور علنی این را به او نشان ندهید کافی نیست، فقط
 
کافی است به‌طور مرتب با رفتارها و حرف‌های‌تان به او اظهار عشق کنید و یادش بیاورید که
 
چقدر او را دوست دارید، تا او احساس کند که چقدر خوشبخت است که در کنار شما زندگی می‌کند.

اگر شما هم شاد باشید
 
یک مرد باید نسبت به چیزهایی که در زندگی‌اش دارد احساس شوق و اشتیاق داشته باشد
 
در کنار همسری که دوستش دارد) وگرنه روز به روز کسل‌تر می‌شود. این می‌تواند کار یا
 
فعالیت فرهنگی یا... باشد. وقتی شما به نیازهای خودتان توجه کافی داشته‌باشید و سعی
 
کنید استعداد‌های بالقوه خودتان را شکوفا کنید و با انجام دادن کاری که دوست دارید شاداب
 
باشید، مسلما در کنار همسرتان نیز زندگی بهتری خواهید داشت و بهتر می‌توانید او را خوشحال کنید.

قدیمی‌ها را دور بزنید
 
اصلا کافی نیست که تنها مشارکت شما در خانه فقط آوردن پول باشد. همسرتان احتیاج دارد
 
که به لحاظ عاطفی او را پشتیبانی کنید‌، او احتیاج به همراهی دارد که در تمام قدم‌های
 
زندگی همراهش باشد از عوض‌کردن پوشک و آرام کردن کودک‌تان در شب گرفته تا تقسیم
 
مساوی کارهای خانه. اگر همسرتان را دوست دارید عقاید قدیمی را که بعضی از کارها را زنانه
 
می‌دانند دور بریزید و در همه کارها به همسرتان کمک کنید، مطمئن باشید در این حالت او نیز همراه بهتری برای شما خواهد بود.

درد دل کنید
 
مردی که هیچ وقت یا به ندرت احساساتش را با همسرش در میان می‌گذارد و با او درددل
 
نمی‌کند مسلما در آینده‌ای نه چندان دور همسرش را ناامید خواهد کرد.
 
این کار نه‌تنها برای خود او و سلامتش بهتر است چون کسی را دارد که با او حرف بزند بلکه
 
وقتی همسرش احساس کند که شوهری دارد که می‌تواند احساساتش را با او شریک ‌شود
 
احساس نزدیکی بیشتری می‌کند و در نتیجه در زندگی خوشحال‌تر خواهد بود و زندگی شیرین‌تری خواهد داشت.

این تاریخ‌ها را فراموش نکنید
 
قایع مهم برای همسرتان نشانه این است که در زندگی شما اولویت اول را ندارد. اگر شما یکی
 
از این وقایع را فراموش کردید و او اعتراضی نکرد یعنی کاملا دلش شکسته و از شما قطع امید
 
کرده ‌است. او حتی وقایع نه چندان مهم را نیز به خاطر می‌سپارد و دوسبه‌عنوان یک اصل مهم
 
در زندگی شما هیچ وقت نباید تولدها و سالگردها را فراموش کنید، فراموش‌کردن هرکدام از
 
این وت دارد برای سالگردهای آن وقایع نیز با شما جشن بگیرد، اگر می‌خواهید او را غافلگیر
 
کنید و به معنی واقعی کلمه اهمیتش را در زندگی‌تان یادآور شوید این سالگردها را به خاطر ب
 
سپارید، مثلا سالگرد نخستین باری که به او اظهار عشق کردید یا سالگرد نخستین بار که او را
 
دیدید یا... با یادآوری هرکدام از این وقایع او روی شما حساب دیگری باز خواهد کرد و تمام ناراحتی‌های گذشته را فراموش می‌کند.
 
تا می‌توانید حرف بزنید
 
اگر نتوانید درباره موضوعاتی به جز مسائل مالی، بچه‌ها، کارهای خانه، شغل و مسائل کاری
 
و....با همسرتان یک گفت‌وگوی خوب داشته‌باشید زندگی‌تان دیر یا زود خسته‌کننده و
 
کسل‌کننده خواهد شد و هم شما و هم همسرتان نسبت به زندگی زناشویی بی‌میل خواهید
 
شد. سعی کنید با همسرتان درباره موضوعاتی متفرقه‌ای چون فیلم‌ها، کتاب‌ها‌، خاطرات دوران کودکی، رویاها و... گفت‌وگو و بحث کنید.

برایش وقت بگذارید
 
زنان بسیاری هستند که وقتی می‌خواهند میزان علاقه همسرشان را بسنجند به‌مدت زمانی
 
توجه می‌کنند که شوهرشان به آن‌ها اختصاص می‌دهد و اگر این مدت کوتاه باشد، خانم ممکن
 
است فرض کند شوهرش علاقه چندانی به او ندارد. بهتر است وقتی همسرتان از شما
 
خواسته‌ای دارد در سریع‌ترین زمان ممکن خواسته او را اجابت کنید، اگر هم کار دارید، می‌توانید
 
با یک یا 2جمله او را مطمئن کنید که حواس‌تان به او هست و خیلی زود به سراغش خواهید رفت.

فعالیتی خارج از خانه داشته باشید
 
یکی از چیزهایی که هر زنی از مردش انتظار دارد این است که زمان‌هایی را خارج از خانه با او
 
بگذراند. زنان دوست دارند زندگی را‌ همراه مردشان تجربه کنند، البته نگران نباشید منظور ما
 
این نیست که همه جا همراهش بروید. انجام فعالیت‌هایی چون کوهنوردی، پیــاده‌روی و...
 
می‌توانند باعث شوند هر 2 باهم لذت ببرید، اگر هیچ‌کدام‌تان فعالیت‌های ورزشی را دوست
 
ندارید می‌توانید به‌دنبال انجام کارهایی باشید که در آن‌ها تبحر دارید و سعی کنید آن‌ها را به همسرتان نیز یاد دهید.

کمی منظم باشید
 
همه زنان نفرت دارند و دوباره تکرار می‌کنیم نفرت دارند از این‌که مدام پشت همسرشان حرکت
 
کنند و نا‌منظمی‌های او را مرتب کنند. حتی ادب و مهربانی شما هم حکم می‌کند تا کارهای
 
مربوط به‌خودتان را انجام دهید مثلا لباس‌های کثیف‌تان را به جای این‌که وسط اتاق بریزید جمع
 
کنید در سبد لباس چرک‌ها بگذارید، در شستن ظرف‌ها کمک کنید یا در جمع‌آوری خانه همراه همسرتان باشید و وسایل‌تان را جمع کنید.

بهترین هدیه برای او
 
زنان عاشق این هستند که همسر یا نامزدشان زمانی را با خانواده او بگذرانند، حتی اگر علاقه
 
چندانی به خانواده همسرتان ندارید و خیلی راحت نمی‌توانید با مادر زن یا پدرزن‌تان صحبت
 
کنید اما گاهی به همسرتان پیشنهاد دهید که همراه هم به دیدن خانواده‌‌اش بروید. باور کنید
 
این برای او همچون یک هدیه می‌ماند چون می‌فهمد که شما برای خانواده‌اش ارزش قائل
 
هستید. این پیشنهاد شما در او احساسات بسیار خوبی به‌وجود می‌آورد در نتیجه از دادن چنین پیشنهادی نترسید.
شنبه 12 فروردين 1391برچسب:, :: 2:49 :: نويسنده : مهدخت نبوی

‎درست است كه شما والدین همسرتان را انتخاب نمی كنید ولی باید با آنها رابطه دوستانه ای داشته باشید. آیا والدین همسرتان كاری كرده اند كه شما احساس ناخوشایندی دارید؟ به گزارش سلامت نیوز به نقل از کیهان شما در این زمینه تنها نیستید! درواقع تنش میان زوجین و والدین همسرشان یكی از عوامل اصلی بروز اختلاف در ازدواج ها محسوب می شود. برای اینكه رابطه بهتری با والدین همسرتان داشته باشید به موارد زیر توجه كنید:

‎- جلوی زبانتان را بگیرید!
‎اگر مادرزن یا مادرشوهرتان از مسائلی مثل ظاهر، دكوراسیون منزل و یا آشپزی شما ایراد گرفت مخالفتی نكنید و از وی راهنمایی بخواهید. البته این كار آسان نیست ولی باعث می شود والدین همسرتان نرم تر شده و روحیه پرخاشگرانه خودرا كنار بگذارند. البته لازم نیست شما به تمام توصیه های آنها عمل كنید!

‎- هرگز از همسر خود انتقاد نكنید
‎هرگونه انتقاد از همسرتان باعث می شود پدر و مادر او در مقابل شما جبهه گیری كنند. یادتان باشد اعضای یك خانواده در برابر تهدیدات خارجی متحدتر می شوند.
‎هرگز مقابل والدین همسرتان با او مشاجره نكنید.

‎- تماس تلفنی را از یاد نبرید
‎هفته ای یك بار- ترجیحاً در یك روز مشخص- به والدین همسرتان تلفن بزنید. این كار فقط پنج دقیقه از وقت شما را می گیرد. فراموش نكنید در این تماس ها راجع به مسائل مورد علاقه آنها صحبت كنید.

‎- از والدین همسرتان برای تربیت نوه های شان كمك بخواهید
‎والدین همسر شما- به خصوص اگر بازنشسته باشند- فرصت كافی برای نوه های خود در اختیار دارند و سهیم شدن در تربیت كودكان آنها را خوشحال می كند. مادربزرگ ها و پدربزرگ ها علاقه زیادی به نوه های خود دارند ولی از یاد نبرید كه یك زن 60ساله نمی تواند تمام روز مراقب یك كودك دو ساله باشد!

‎- در حضور والدین همسرتان به تمجید از والدین خودتان نپردازید
‎كاملاً روشن است كه والدین تان برای شما در اولویت قرار دارند ولی شما نباید این مسأله را به رخ دیگران بكشید! یادتان باشد همسر شما هم درمورد والدین خود احساسی همانند شما دارد بنابراین در توجه كردن به والدین خود و همسرتان انصاف را رعایت كنید.

‎- خود را درگیر مسائل مالی نكنید
‎بهتر است به والدین همسرتان پول قرض ندهید و از آنها پول هم قرض نگیرید
. گاهی این كار اجتناب ناپذیر است ولی شما باید قبلاً از وجود برنامه ای برای بازپرداخت قروض مطمئن شوید.
‎تا حد امكان از شریك شدن با والدین همسرتان خودداری كنید زیرا این كار مشاجرات بی پایانی را به دنبال دارد.

‎- هراز گاهی با والدین همسرتان بیرون بروید
‎اگر زمانی را به والدین همسرتان اختصاص دهید آنها كمتر شما را تحت فشار قرار می دهند و در عوض برای رسیدن آن روز لحظه شماری می كنند! در پختن غذا از مادر همسر خود راهنمایی بخواهید. در این صورت او كمتر از شما ایراد می گیرد!

‎- برای جلب توجه همسرتان با والدین او رقابت نكنید

‎شما باید والدین همسرتان را به متحد خود تبدیل كنید. اگر همسرتان را مجبور كنید میان شما و والدین اش یكی را انتخاب كند ضرر خواهید كرد.
‎سعی كنید رفتار مودبانه ای با والدین همسرتان داشته باشید.

‎- به والدین همسرتان كمك كنید
‎منظور ما از كمك كردن این نیست كه مدام در خدمت والدین همسرتان باشید ولی چه اشكالی دارد قبل از رفتن به خرید از آنها بپرسید كه آیا به چیزی احتیاج دارند یا خیر. این كار زحمتی برای شما ندارد. شما می توانید به طرق مختلف به والدین همسرتان كمك كرده و در دل آنها جا بازكنید!

‎- فاصله ها را حفظ كنید
‎اگر والدین همسرتان بسیار غیرقابل تحمل هستند و در زندگی شما دخالت می كنند بهتر است از آنها فاصله بگیرید. البته قبل از این كار حتماً از حمایت همسرتان مطمئن شوید. اگر كنترل اوضاع از دست شما خارج شده با یك مشاور تماس بگیرید. شاید لازم باشد كه رابطه ها را به حداقل برسانید و یا درصورت لزوم قطع رابطه كنید

پنج شنبه 10 فروردين 1391برچسب:, :: 23:9 :: نويسنده : مهدخت نبوی

 

فروردين : الماس

الماس، يکي از گرانبهاترين و زيباترين سنگهاي موجود در طبيعت با متولدين فروردين ارتباط بيشتري برقرار مي کند. اين سنگ اعتماد به نفس را افزايش مي دهد و احساس شکست ناپذيري را در انسان تقويت مي کند.الماس يکي از قديمي ترين سنگهاي موجود در طبيعت است که خاصيت تصفيه کنندگي دارد و مخصوصا روي کارکرد کليه ها و مثانه اثر مثبتي مي گذارد. علاوه بر آن کارايي و قدرت سنگهاي ديگر را هم افزايش مي دهد. فراموش نکنيد متولد هر ماهي هستيد و از هر سنگي استفاده مي کنيد افزودن الماس به گردن بند خود را از ياد نبريد.

ارديبهشت :زمرد

سنگ متولدين ماه مياني بهار، زمرد است. زمرد از زمان خيلي دور به عنوان سنگ درماني به کار مي رفته است. يکي از مهم ترين ويژگي هاي آن اين است که روح و جسم را با هم متعادل مي کند. اين سنگ روي تيروئيد و تصلب شرائين اثر مي گذارد و در مورد بيماراني که پارکينسون دارند يا مبتلا به صرع هستند روند درمان را بهبود مي بخشد. زمرد فشار خون و بيماري قلبي را نيز کنترل مي کند. در زمان هاي گذشته براي درمان بچه هاي کوچک هنگامي که به تب مبتلا مي شدند مورد استفاده قرار مي گرفته است. اين سنگ ادراکات شهودي را افزايش مي دهد و در ايجاد نبوغ تاثير دارد. يوگي ها و کساني که مديتيشن مي کنند اعتقاد دارند وقتي زمرد همراه دارند زودتر به تمرکز مي رسند.

خرداد : مروارید

سنگ اختصاصي متولدين خرداد ماه مرواريد است. به مرواريد، داروي جادويي نيز مي گويند. اين سنگ روي اعصاب و کليه عضلات اثر مثبت مي گذارد و بيماريهاي ناشي از کمبود کلسيم را برطرف مي کند. مرواريد نيروي حيات را افزايش مي دهد و ضد اضطراب عمل مي کند. علاوه بر آن همراه داشتن مرواريد باعث ميشود قوه ابتکار شما بهتر عمل کند و خلاقيتتان افزايش يابد.

تير : گارنت

سنگ متولدين نخستين ماه تابستان «گارنت» است که به رنگ تيره و شبيه ياقوت قرمز در طبيعت ديده مي شود. گارنت سنگ حامي مسافريني است که با کشتي سفر مي کنند. اين سنگ براي استحکام ديواره هاي سرخرگ، تقويت چشم و درمان سرطان در مراحل اوليه آن کارايي دارد. اثرات اين سنگ ميان زنان بيشتر نمايان مي شود. گارنت بيماريهاي زنانگي را بهبود مي بخشد و بر درمان اختلالات قاعدگي اثر مثبت مي گذارد.

مرداد : پريدوت و اونيکس

پريدوت و اونيکس سنگهاي متولدين مرداد ماه هستند. اونيکس سنگي شبيه عقيق است که به رنگ سياه يافت مي شود. اين سنگ براي درمان اعتياد مورد مصرف دارد. به نظر مي رسد از آن جا که اونيکس اعتماد به نفس و دلگرمي را افزايش مي دهد از گرايش افراد به سوي اعتياد مي کاهد. اونيکس روي سياهرگها و مفاصل بخصوص در افرادي که که دچار نقرس هستند اثر مثبتي مي گذارد و از لحاظ رواني موجب ازدياد هماهنگي روحي انسان مي شود.

شهريور : ياقوت کبود

ياقوت کبود سنگ مخصوص متولدين شهريور ماه است. اين سنگ داراي خاصيت شفابخشي است و روي سلول هاي پوست، مو و ناخن خيلي تاثير مي گذارد. ياقوت کبود از ريزش مو جلوگيري مي کند و سيستم عصبي را بهبود مي بخشد. اين سنگ درد را کاهش مي دهد و براي بيماريهاي مزمني مثل روماتيسم و نقرس اثر مثبت دارد. علاوه بر آن براي درمان سرگيجه و جلوگيري از خونريزي زخم ها به کار مي رود.

مهر: مونستون و اوپال

متولدين مهر ماه مي توانند از سنگهاي مونستون و اوپال استفاده کنند. مونستون چندين رنگ دارد . سفيد مايل به آبي، مايل به سبز و مايل به صورتي آن در طبيعت يافت مي شود. سنگي است که روي اختلالات هورموني خيلي تاثير مثبتي دارد بخصوص شير مادران را افزايش مي دهد. اين سنگ روي تيروئيد هم اثر مثبت دارد و باعث مي شود موانع احساسي شخص از بين برود. اوپال از خانواده عقيق است و سنگي است که در کشور استراليا به دست مي آيد. اين سنگ روي التهابات روده و معده موثر است و بر جريان خون نيز اثر مي گذارد. از اين سنگ به طلسم خوشبختي نيز ياد شده است. در گذشته مرسوم بوده که از اشخاص مبتلا به افسردگي ، در خواست مي کردند به اوپال سياه نگاه کنند چون اعتقاد داشتند اين کار افسردگي آنها را از بين مي برده است.

آبان: سيترين و ياقوت قرمز

سيترين و ياقوت قرمز سنگ هاي متولدين اين ماه هستند. ياقوت قرمز براي بيماريهاي ويروسي و اپيدمي ، همچنين درمان تب مفيد است. اين سنگ بيحسي و رخوت را از بين مي برد و از زايمان زودرس جلوگيري مي کند. ياقوت قرمز ايمني بدن را افزايش مي دهد و از لحاظ رواني هم باعث رهايي از وابستگي هاي رواني مي شود. از زمان قديم متداول بوده که به زوجهاي جوان توصيه مي شده اين سنگ را براي وفاي بيشتر نسبت به شريک زندگي به گردن بياويزند.

آذر : سنگ فيروزه

رسيديم به متولدين آذرماه و سنگ فيروزه. از سنگ فيروزه به عنوان سنگ حامي ياد شده است. معروف است که در اروپا خلبانان و مهمانداران هواپيما براي ايمني در سفر از فيروزه استفاده مي کنند. چون اين سنگ از سقوط جلوگيري مي کند. فيروزه بر روي عملکرد نادرست کبد اثر مي گذارد و قدرت و سوي چشم را افزايش مي دهد. فيروزه ضد افسردگي است، نشاط آور مي آورد و التهبات پوستي را فرو مي نشاند.

دي:

نکته عجيبي است! متولدين دي ماه سنگ مخصوص به خود ندارند اما در عوض همه سنگها با تمام خواصشان براي آنها مفيد هستند. پس آزاد هستيد با توجه به علاقه و تمايلتان هر سنگي را که مي خواهيد انتخاب کنيد.

 

بهمن: آماتيست

آماتيست، سنگ کريستالي بنفشي که به اضطراب پايان مي دهد سنگ متولدين بهمن ماه است. اين سنگ ضد اضطراب و کابوس است و براي کساني که بدخواب هستند يا مدام کابوس مي بينند توصيه شده است. تجربه نشان داده است که افراد مضطرب وقتي آماتيست همراه خود دارند به آرامش مي رسند.

اسفند: مرجان

متولدين آخرين ماه سال با مرجان پيوند برقرار مي کنند. مرجان از گياه دريايي به دست مي آيد و از رنگ قرمز پررنگ تا گل بهي و صورتي يافت مي شود. چون منشاء آن کلسيم است روي بيماري استخوانها بخصوص راشيتيسم تاثير مثبت مي گذارد. مرجان براي استحکام دندانها مفيد است و انعطاف پذيري را هم تقويت مي کند. متولدين اسفندي که به راحتي نمي توانند خود را با محيط وفق دهند با همراه داشتن مرجان مي توانند بر اين ضعف فائق آيند.

چهار شنبه 9 فروردين 1391برچسب:, :: 19:40 :: نويسنده : مهدخت نبوی

toolbar  smaler text size normall text size bigger font size print page send to friend bookmark this page

زیبایی خود را با تغذیه مناسب بیشتر کنید

 زیبایی خود را با تغذیه مناسب بیشتر کنید

در این مطلب شما با پنج  ماده غذايي زيباكننده آشنا می شوید

هدف از تغذيه درست رساندن بدن به حداكثر سلامت ممكن است اما اگر كنار آن خوش‌قيافه هم شويم كسي اعتراض نخواهد داشت. خانم‌ها مبالغ هنگفتي را براي زيباتر شدن هزينه مي‌كنند اما شايد باور نكنيد مواد غذايي نظير اسفناج، خشكبار، كرفس و حتي گوجه‌فرنگي لوازم آرايشي ارزاني هستند كه مي‌توانند شما را زيباتر كنند.

  1. گوجه‌فرنگي :گوجه‌فرنگي به دليل داشتن ليكوپن قرمزرنگ است. اين ماده باعث مي‌شود پوست انسان از يك حدی قرمزتر نشود. به صورت علمي به اثبات رسيده كه اين ماده از پوست در برابر آفتاب محافظت مي‌كند. پس به جاي استفاده از كرم‌هاي ضدآفتاب مي‌توان حجم بيشتري گوجه‌فرنگي خورد كه حتي براي از بين بردن چين و چروك‌هاي پوست هم بسيار مفيد است.
  2. اسفناج :اسفناج نه تنها سيستم دفاعي بدن را بالاتر مي‌برد بلكه باعث درخشش چهره شما هم مي‌شود. اسفناج ماده‌اي به نام لوتئين دارد. آنتي‌اكسيداني كه نورهاي مضر براي چشم را به خود جذب كرده و از آسيب‌ديدن سلول‌هاي چشمي جلوگيري مي‌كند. چشم هرچقدر سالم‌تر باشد درخشش بيشتري دارد.
  3. آب انگور قرمز و شكلات تلخ :اين دو ماده غذايي هر دو تركيبي به نام پلي‌فنول دارند. تحقيقات نشان داده اين تركيب براي طولاني‌تر كردن عمر سلول‌هاي پوست بسيار مفيد است. براي داشتن پوستي صاف و سالم بهتر است آب انگور قرمز و شكلات تلخ بخوريد البته مراقب استفاده بيش از حد آنها هم باشيد.
  4. كرفس: مي‌دانستيد كرفس انسان‌ها را خندان‌تر مي‌كند؟ جويدن كرفس لثه‌ها را ماساژ مي‌دهد و بين دندان‌ها را تميز و آنها را درخشان‌تر مي‌كند.
  5. خشكبار بادام زميني منبع كاملي از سلنيوم است. ماده عالي كه براي سلامت و شادابي موها بسيار مفيد است. گردو هم اسيدهاي مفيدي دارد كه موها را خوش‌حالت‌تر و درخشان‌تر مي‌كند.

 خوردن خشكبار زياد مي‌تواند سبب چاقي شود ولي فقط كافي است روزي 2 عدد بادام زميني بخوريد تا مواد عالي مورد نياز را به بدن و موهايتان برسانيد.

چهار شنبه 9 فروردين 1391برچسب:, :: 19:14 :: نويسنده : مهدخت نبوی

 

عشق و دردسر فوتبال


================================================

بدشانس

قد بلند همه جا هم خوب نیست !

چهار شنبه 9 فروردين 1391برچسب:, :: 14:37 :: نويسنده : مهدخت نبوی

راز عشق در این است که طرف مقابلت را تحسین کنی.

هرگز با فرض این که خودش این چیزها را میداند،از تحسین غافل مشو.

مشکلی پیش نخواهد آمد اگر بارها با خلوص نیت بگویی دوستت دارم.

گرچه احساسات بشری به قدمت نسل بشر است، اما کلمات همواره تازه و جوان خواهند

ماند.

راز عشق در این است که در سکوت دست یکدیگر را بگیرید.

کم کم یاد می گیرید که بدون کلام رابطه برقرار کنید.

راز عشق در توجه کردن به لحن صداست

برای تقویت گیرایی صدا ،باید آن را از قلب بر آورید،

سپس رهایش کنید تا بلند شود و به سمت پیشانی برود

تارهای صوتی را آرام و رها نگه دار.

اگر احساسات قلبی ات را به وسیله صدا بیان کنی،آن

صدا باعث ایجاد شادی در دیگری خواهد شد.

راز عشق در تواضع است.

این صفت به هیچ وجه نشانه تظاهر نیست.

بلکه نشان دهنده احساس و تفکری  قوی است

میان دو نفری که یکدیگر را دوست دارند.

تواضع مانند جویبار آرامی است که چشمه محبت آنها را تازه و با نشاط نگه

می دارد.

راز عشق در این است که هر روز کاری کنی که شریک زندگیت را خوشحال کند.

کاری مثل دادن هدیه ای کوچک،تحسین،لبخندی از روی محبت،نگذار که جویبار محبت از کمی

باران بخشکد.

چهار شنبه 9 فروردين 1391برچسب:, :: 11:2 :: نويسنده : مهدخت نبوی

عکس تصویر تصاویر پیچک ، بهاربیست Www.Bahar-20.com

سه شنبه 8 فروردين 1391برچسب:, :: 1:17 :: نويسنده : مهدخت نبوی

چه دل است این دل من؟

که ز یک لرزش اشک بر رخ رهگذری

یا ز نالیدن مادر به فراق پسری

دل من می شکند!

چه کنم دلم از سنگ که نیست

گریه در خلوت دل ننگ که نیست

هر کجا اشک یتیمی رنجور

میچکد بر سر مژگان سیاه

هر کجا چشم زنی غمزده با یاد پسر مانده به راه

دل من می شکند

در مزاری که زنی ناله کند در عزای پسرش

یا یتیمی که کند گریه به سوگ پدرش

جانم آید به خروش

ور ببینم پر خونین کبوتر را

یا یکی بچه گنجشک که بشکسته پرش

دل من می شکند

حالت دخترکی کوچک و تنها و فقیر

که به حسرت کند از شیشه اشک

به عروسک نگه گاه به گاه

وز دل تنگ کند ناله و آه

دل من می شکند

حالت دختر زشتی که ز شرم

رو ندارد به کسی

دل من می شکند

هر کجا در نگه تازه نهالانی خرد

از ستیز پدر و مادر خشم آلوده

می وزد بوی طلاق

دل من می شکند

چه دل است این دل من

دلم ازناله مرغان چمن می شکند

زخیال غم مردم دل من می شکند

دلم از داغ شهیدان وطن می شکند

چه کنم دلم از سنگ که نیست

گریه در خلوت دل ننگ که نیست

چه کنم دل من می شکند...

دو شنبه 7 فروردين 1391برچسب:, :: 11:17 :: نويسنده : مهدخت نبوی

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
پيوندها

نويسندگان


خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 17
بازدید دیروز : 21
بازدید هفته : 51
بازدید ماه : 323
بازدید کل : 40742
تعداد مطالب : 87
تعداد نظرات : 116
تعداد آنلاین : 2