سادگیهای خاکی رنگ

برای اینکه همسرتان روز به روز عاشق تر شود

برای تازه عروس ها این که همسرشان روز به روز عاشق تر شود، موضوع بی اهمیتی نیست.

آن ها دوست دارند با تک تک حرف ها و رفتارهای شان یک قدم به همسرشان نزدیک تر شوند اما همیشه ماجرا این طور پیش نمی رود.

گاهی هر قدم رو به جلوی زن، مرد را ده ها قدم به عقب می راند. برای زنی که فکر می کند، حساب همه چیز را کرده و تمام تلاشش را خرج کرده کنار آمدن با این موضوع، آسان نیست.

اگر شما چنین احساساتی را تجربه کرده اید، باید بار دیگر گذشته تان را مرور کنید تا بدانید چرا در چشم همسرتان یک زن ایده آل جلوه نکرده اید؟

باید خاص باشید

یک مرد به دنبال زنی خاص می گردد که تا پایان عمر کنارش بماند و با او پیر شود. زنی که اهل شکایت نیست یا با نق نق کردن روزش را خراب نمی کند. مردها یک زن منطقی و با حساب و کتاب می خواهند که آن ها را در سراسر زندگی شان حمایت کند و در موقعیت های حساس همیشه بتوانند روی کمکش حساب کنند.

از طرف دیگر زن ایده آل آن ها شباهت زیادی با همان کلیشه همسر در خانواده و اجتماع دارد. آن ها اغلب زنی را ستایش می کنند که مورد ستایش خانواده و اطرافیان شان قرار می گیرد و حتی اگر خودشان هم این واقعیت را ندانند در ناخودآگاه شان آن را پرورش داده و به تصمیم گیری های شان راه می دهند.

باید قانع باشید

مردها دوست دارند، بعد از ازدواج همان طوری که پیش از این بوده اند بمانند. آن ها همسری می خواهند که با وجود معایب یا خلق و خوی خاص شان آن ها را بپذیرد و عاشق شان بماند. این ویژگی یکی از مهم ترین چیزهایی است که در ذهن مردها می گذرد.

آن ها از سرکوفت خوردن بیزارند و دوست دارند همسرشان با همین اخلاقی که دارند و همین وضع زندگی ای که دارند بسازد و مدام برای تغییر کردن، آن ها را تحت فشار نگذارد. برخلاف اغلب زن ها که سعی می کنند، از مرد معمولی مقابل شان همسر ایده آل و رویایی بسازند، مردها دوست دارند با زنی زندگی کنند که به همین وضع موجود قانع باشد.

باید سعی کنید زیبا باشید

درست است که زیبایی و وضعیت ظاهری نخستین موضوعی نیست که اغلب مردها به آن توجه می کنند اما این موضوع در انتخاب همسر آینده آن ها بی تاثیر هم نیست. انگار مردها دوست دارند از این طریق انتخاب شان را به رخ دیگران بکشند و یک افتخار کسب کنند. ظرافت و زیبایی در رفتار هم می تواند تاثیر مثبتی روی انتخاب آن ها بگذارد. گرچه معیارهای زیبایی از فردی به فرد دیگر متفاوت است اما همیشه با نگه داشتن حد وسط می توان از این که یکی از کاندیداهای ازدواج مردان اطراف تان هستید یا خیر مطمئن شوید.

باید جاه طلب باشید

نمی توان در این مورد یک قانون بی چون و چرا صادر کرد اما اغلب مردهای امروز، به دنبال همسری می گردند که چیزی بیشتر از زنان دیگر دارد. یک مهارت خاص، دانش بالا یا شغلی که به آن افتخار کنند. مردهای امروزی زنانی را دوست دارند که در کنار تعهدات خانوادگی، امور روزمره کار و فعالیت های اجتماعی اش را هم جدی بگیرد.

این موضوع به آن ها ثابت می کند آن زن قادر است زندگی خود را پیش ببرد و بیش از زنان اطرافش توانمند است. جاه طلبی هم برای مردان دلیل دوست داشتن یک زن است؛ زنی که برای رسیدن به اهدافش تلاش می کند و به سادگی عقب نشینی نمی کند.

باید نیمی از مشکلات مال شما باشد

سال ها از روزگاری که مردها بار خانه را یک تنه به دوش می کشیده اند گذشته است. مردهای امروزی دوست دارند زن شان دوشادوش آن ها حرکت کند، بحران های خانه را بشناسد و گاهی مانند آن ها استرس های زندگی بعد از ازدواج را به دوش بکشد.

آن ها دوست ندارند تنها فکر کنند، تنها تلاش کنند، تنها نگران باشند و تنها عمل کنند. مردهای امروز به دنبال همسری هستند که در تمامی این لحظه ها کنارشان باشد و این مشکلات را مشکلات خودش بداند، نه این که اگر کاری برای حل کردن شان می کند آن را یک لطف تلقی کند.

باید با فامیل و دوستان همسرتان دوست باشید

جدا شدن از زندگی مجردی در سال های بعد از ازدواج سخت ترین اتفاقی است که می تواند برای یک مرد بیفتد. مردها از تنهایی بعد از ازدواج می ترسند.

آن ها دوست دارند روابط قبلی شان را این بار در کنار همسرشان تجربه کنند. رابطه با خانواده و اعضای فامیل شان و همین طور دوستانی که حضورشان برای آن ها اهمیت دارد. هیچ مردی نمی تواند بدگویی علیه دوست یا خانواده اش را تحمل کند و تمام عمرش را تنها و تنها با همسرش بگذراند.

آن ها ترجیح می دهند، با ازدواج خانواده پیشین شان بزرگ تر شود نه این که از یک خانواده بیرون بروند و خانواده تازه ای را بسازند. اغلب مردها در ارتباط داشتن با آدم های تازه و شرایط تازه کمی مشکل دارند. آن ها دوست دارند،

زن شان روابط اجتماعی خوبی داشته باشد و آن ها را در پیوند زدن به این اجتماع یاری دهد. گذشته از این، آن ها دوست دارند با ورود همسرشان به خانواده شان، روابط خانوادگی و فامیلی گرم تری را هم برای شان به همراه بیاورد و لاک تنهایی شان را از آن ها بگیرد.

باید ستایش کنید

دوست داشته شدن حس خوبی به آدم ها می دهد. مردها هم از این قاعده مستثنا نیستند. آن ها ترجیح می دهند، وقتی خسته از کار بر می گردند یک لبخند منتظرشان باشد و به خاطر این که زنی تا این حد دوست شان دارد به همه فخر بفروشند. خیلی از مردها زندگی خود را با اطرافیان شان مقایسه می کنند و تصویر ذهنی که دیگران به آن ها منتقل می کنند.

برای شان اهمیت زیادی دارد. همین است که آن ها دوست دارند همسری فداکار و پر محبت داشته باشند و این موضوع را به دیگران هم نشان دهند. مردها دوست دارند همسرشان قدرت و توانایی شان را ستایش کند و به آن ها تکیه داشته باشد. آن ها از این که مستقل ترین زن جهان هم برای تصمیم گیری هایش با آن ها مشورت کند و در مشکلاتش به آن ها تکیه کند لذت می برند.

باید با منطق باشید

گرچه خیلی از زن ها گمان می کنند با فداکاری تمام و کمال می توانند یک مرد را عاشق خود کنند اما واقعیت این است که مرد ها ترجیح می دهند، همسرشان عقاید و نظرات خودش را داشته باشد. مردها بیشتر به زنان با اعتماد به نفس توجه می کنند و دوست دارند به جای خمیری که به آن شکل می دهند، یک زن قدرتمند و منطقی را انتخاب کنند که دوشادوش شان برای ساختن یک زندگی خوب انرژی می گذارد.

باید پیشرفت کنید

یک زن هرچه قدر هم که باهوش و زیبا و تحصیل کرده باشد، اگر روند پیشرفتش را بعد از ازدواج متوقف کند، نمی تواند یک همسر ایده آل باشد. مردها دوست دارند زن شان به دنبال یادگرفتن چیزهای جدید باشد و حتی بعد از مادر شدن هم آنقدر با زمانه پیش برود که بتواند مایه افتخار او و فرزندانش شود. برای مردهای پرمشغله تنها داشتن یک همسر خانه دار و هنرمند کافی نیست بلکه آن ها به دنبال زنی دنیا دیده می گردند که موضوعات روز را می شناسد و هیچ وقت دست از یادگرفتن و پیشرفت بر نمی دارد.

شنبه 21 مرداد 1391برچسب:, :: 14:50 :: نويسنده : مهدخت نبوی

فرستادن کودک به اتاق خواب و تنظیم ساعت خواب او در سنین پیش از دبستان، تجربه نسبتا سختی برای والدین است. رابین گودمن (Robin Goodman) روانشناس کودکان در این زمینه نکاتی را جهت دستیابی به یک روش مناسب در کودکان 3 تا 5 سال پیشنهاد کرده است که در ادامه می خوانید.

 

ساعت خواب ثابت برای کودکتان در نظر بگیرید

ساعت خواب کودکان باید ثابت باشد، یک ساعت خاص را در نظر بگیرید، اولین بار کودک خود را در آن ساعت روانه تختخواب نمایید و شب های دیگر، حتی تعطیلات آخر هفته آن ساعت را معیار فرا رسیدن زمان خواب کودکتان قرار دهید. برای بیدار شدن از خواب نیز همین رویه را ادامه دهید. توجه داشته باشید هر قدر کودکتان زودتر از خواب بر خیزد بهتر است، زیرا شب زودتر خسته می شود و در ساعت مقرر به آسانی به خواب می رود.

▪ نوع فعالیت کودک در طول روز، بر خواب شب او تاثیر مستقیم دارد، کودکان و نوجوانان در صورتی که در هوای آزاد قرار بگیرند و فعالیت های فیزیکی انجام دهند، بسیار راحت تر به خواب می روند. بنابراین سعی کنید تا حد امکان در برنامه روزانه کودکتان فعالیت های فیزیکی را نیز بگنجانید.

▪ بهترین زمان برای خوابیدن کودک را در نظر داشته باشید، به تدریج با نزدیک شدن به ساعت مورد نظر، کودک احساس خواب آلودگی کرده و برای به خواب رفتن کاملا آماده می گردد.

ویژگی های فردی کودکتان را بشناسید، مهم این نیست که کودکان را وادار کنیم تعداد ساعت مشخصی بخوابند، بلکه نکته مهم تر این است که کودک در آن زمان به خواب عمیق فرو رفته و به استراحت بپردازد.

▪ در نظر داشته باشید که پس از فرا رسیدن ساعت خواب کودک، بد نیست او را برای مدتی تنها بگذارید تا در آرامش به خواب رود. لزومی ندارد والدین تا به خواب رفتن کامل کودک در کنار او باشند. هر کودک نیاز به یادگرفتن این نکته دارد که چگونه باید به تنهایی بخوابد.

روشی مناسب را به کار گیرید

در برخی از کودکان شما می توانید به سادگی با گفتن این جمله که "پانزده دقیقه بیشتر به وقت خواب باقی نمانده، وقت آماده شدن برای رفتن به رختخواب است" کودکتان را روانه اتاق خواب نمایید.

▪ مراحل مختلفی را برای دستیابی به روش مناسب دنبال کنید، برای مثال کارهای زیر را درنظر بگیرید: پس از حمام گرفتن، کودک یک کتاب داستان را انتخاب می کند، پدر یا مادر بر روی صندلی همیشگی می نشیند. در پایان، ماجرا با بوسیدن و در آغوش گرفتن کودک و خاموش کردن چراغ اتاق پایان می یابد.

▪ این کار را ادامه دهید، استفاده از یک روش ثابت منجر به تغییر عادت کودک می شود. خوابیدن نیز عادتی است که کودک باید آن را بیاموزد و با تکرار این کار در خوابیدن مهارت پیدا می کند.

دقت داشته باشید که هیچگاه یک روش ثابت در کودکان مختلف به یک نتیجه واحد نمی انجامد، هر کودکی روش خاصی نیاز دارد. والدین باید با شناخت کامل کودک خود، طریقه مناسب را بیابند. اگر یک روش جواب نداد، آن را تغییر دهید.

مکان مناسب خواب کودک را فراهم کنید

بهترین روش این است که از قرار دادن وسایل الکترونیک مانند کامپیوتر، تلویزیون یا بازی های ویدیویی در اتاق خواب کودک اجتناب کنید.

▪ قبل از خواب اجازه ندهید کودکتان خوراکی های محرکی که مانع خواب او می شوند مانند شکلات و امثال آن را مصرف کند، بهتر است از دیدن فیلم ترسناک و تحرک بیش از اندازه کودک پیش از خواب نیز بپرهیزید.

▪ اتاق خواب کودک را از اسباب بازی پر نکنید.

▪ به خواسته های کودکتان در این مورد توجه کنید و آنها را رعایت کنید. برخی کودکان چراغ خواب دوست دارند، برخی ترجیح می دهند درب اتاق نیمه باز بماند یا حتی شخصیت کارتونی یا عروسک مورد علاقه شان را با خود به رختخواب ببرند.

● از عادات بد اجتناب کنید

▪ هیچگاه به تختخواب رفتن و خوابیدن را به عنوان تنبیه در مورد کودک به کار نگیرید. در مواقع لزوم استفاده از جمله " خوب ... دیگر کافی است، وقت خواب فرا رسیده " بسیار مناسب تر از جملات تهدید آمیزی چون : "اگر بلافاصله دست از این کار برنداری، مجبور می شوی به تختخواب بروی " خواهد بود.

▪ از به خواب رفتن در تختخواب کودکتان بپرهیزید، زیرا ممکن است او نیمه شب به ناگهان از خواب برخیزد و با دیدن شما در کنار خود هراسان شود.

▪ هیچگاه کودک را تشویق نکنید در تختخواب شما بخوابد زیرا ممکن است این کار برای او عادت شود. به جز در موارد استثنایی که کودک با مشکلی مانند بیماری، تب و یا کابوس های شبانه روبرو شده، به او تلقین کنید که بهترین و راحت ترین جا برای خوابیدن تختخواب خودش است. به طور کلی هر کودک باید یاد بگیرد چگونه در تختخواب خودش بخوابد.

اگر کودک نیمه های شب از خواب پرید

▪ با ملایمت با او رفتار کنید، اعتماد به نفس لازم برای به خواب رفتن مجدد را به کودک بدهید. برخی مواقع اطمینان دادن به کودک آسان ترین و تنها چاره کار است.

▪ در چنین مواقعی از صحبت کردن و بحث دوری کنید، اگر کودک خواب بدی دیده، هرگز در آن حالت از او نخواهید خوابش را تعریف کند و مطلقا وارد جزییات نشوید.

▪ هیچگاه مراحل انجام شده برای خواب کودکتان را تکرار نکنید، مثلا مجددا کتاب داستان برای او نخوانید، بلکه خیلی راحت با قضیه برخورد کنید و به کودک تلقین کنید که قادر است به آرامی ادامه خوابش را دنبال کند.

▪ صبح ها کودک را به دلیل خوابیدن در اتاق خودش تشویق کنید و به او جایزه بدهید. این کار به سرعت تاثیر می گذارد و برای پایان روز تدارک مناسبی است.

اگر مشکل به روش های فوق حل نشد، چه باید کرد؟

▪ بی خوابی کودکان در شب، ممکن است دلایل بسیاری داشته باشد، طبیعتا راه حل های بی شماری نیز برای مقابله با آنها وجود دارند. ممکن است شما نیاز داشته باشید در مورد بی خوابی کودکتان با یک پزشک متخصص کودکان مشورت کنید.

▪ اگر کابوس های شبانه، ترس و نگرانی به هنگام خواب در کودکتان ادامه پیدا کرد، بهتر است ریشه این ترس را بیابید. ممکن است این احساس کودک از مشکلاتی در مدرسه، یک مشکل روحی و یا مشکلات خانوادگی ناشی شده باشد.

▪ اگر مدت زمان خواب کودکتان بیش از حد طولانی یا بیش از انداره کوتاه است، این موضوع را جدی بگیرید و دلیل آنرا پی گیری نمایید. ممکن است منشاء این قضیه مشکلات روحی و روانی کودک باشد.


سایت فریا

سه شنبه 17 مرداد 1391برچسب:, :: 19:1 :: نويسنده : مهدخت نبوی

برنده و بازنده
 
            سیدنی . جی . هریس نویسنده ای سرشناس و واقع گراست كه رموز برنده شدن را در میدان زندگی می شناسد و برای موفقیت در آن ، راه هاي ساده اي پیشنهاد میكند . اگر برنده بودن را به عنوان هدف زندگی خود انتخاب كرده ایم و تا كنون فرصت مطالعه كتاب " برنده و بازنده " اين نويسنده را نداشته ايد ، خلاصه این کتاب می تواند راهنمای خوبی برای شما باشد .
 
ویژگیهای برنده
ویژگیهای بازنده
برنده متعهد میشود.
بازنده وعده میدهد.
وقتی برنده ای مرتكب اشتباه میشود ، میگوید : اشتباه كردم.
 
وقتی بازنده ای مرتكب اشتباه میشود ، میگوید : تقصیر من نبود.
 
برنده بیش از بازنده كار انجام میدهد ، و در انتها باز هم وقت دارد.
بازنده همیشه آنقدر گرفتار است كه نمیتواند به كارهای ضروری بپردازد.
برنده به بررسی دقیق یك مشكل می پردازد.
 
بازنده از كنار مشكل گذشته ، و آن را حل نشده رها میكند.
 
برنده میگوید: بیا برای مشكل راه حلی پیدا كنیم.
 
بازنده میگوید : هیچ كس راه حلی را نمیداند.
 
برنده می داند به خاطر چه چیزی پیكار میكند و بر سر چه چیزی توافق و سازش نماید.
بازنده آن جا كه نباید ، سازش میكند، و به خاطر چیزی كه ارزش ندارد ، مبارزه میكند.
برنده با جبران اشتباهش ، تاسف و پشیمانی خود را نشانمیدهد.
بازنده می گوید : «متاسفم» ، اما در آینده اشتباه خود را تكرار میكند.
برنده مورد تحسین واقع شدن را به دوست داشته شدن ترجیح میدهد ، هر چند كه هر دو حالت را مد نظر دارد.
بازنده دوست داشتنی بودن را ، به مورد تحسین واقع شدن ترجیح میدهد ، حتی اگر بهای آن خفت و خواری باشد.
برنده گوش می دهد.
بازنده فقط منتظر رسیدن نوبت خود ، برای حرف زدن.
برنده از میانه روی و نرمش خود احساس قدرت میكند.
بازنده هرگز میانه رو و معتدل نیست گاهی از موضع ضعف ، و گاهی همچون ستمگران فرودست رفتار میكند.
برنده میگوید ، باید راه بهتری هم وجود داشته باشد.
 
بازنده میگوید ، تا بوده همین بوده و تا هست همین است.
     
برنده به افراد برتر از خود ، احترام میگذارد، و سعی میكند تا از آنان چیزی بیاموزد.
بازنده از افراد برتر از خود ، خشم و نفرت داشته و در پی یافتن نقاط ضعف آنان است.
برنده گامهای متعادلی بر میدارد.
بازنده دو نوع سرعت دارد ، یا خیلی تند و یا خیلی كند.
برنده میداند كه گاهی اوقات ، پیروزی به بهای بسیار گرانی بدست می آید.
بازنده بسیار مشتاق برنده شدن است، در جایی كه نه قادر به برنده شدن و نه حفظ آن است.
برنده ارزیابی درستی از تواناییهای خود داشته ، و هوشمندانه از ناتوانی های خود ، آگاه است.
بازنده از توانایی ها و ناتوانی های واقعی خود بی خبراست.
 
برنده مشكلی بزرگ را انتخاب می كند ، و آن را به اجزای كوچكتر تفكیك میكند ، تا حل آن آسان گردد.
بازنده مشكلات كوچك را آنچنان به هم می آمیزد، كه دیگر قابل حل شدن نیستند.
برنده می داند كه اگر به مردم فرصت داده شود ، مهربان خواهند بود.
بازنده احساس میكند كه اگر به مردم فرصت داده شود ، نامهربان خواهند شد.
برنده تمركز حواس دارد.
بازنده پریشان حواس است.
برنده از اشتباهات خود درس میگیرد.
بازنده از ترس مرتكب شدن اشتباه ، یادگرفته كه اقدام بههیچ كاری نكند.
برنده میكوشد تا مردم را هرگز نیازارد ، مگر در مواقع نادری كه این دل آزاری در راستای یك هدف بزرگ باشد.
بازنده نمیخواهد به عمد دیگران را آزار دهد، اما ناخودآگاه همیشه این كار را میكند.
برنده ثروت اندوزی را وسیله ای برای لذت بردن از زندگی می داند.
 
بازنده مال اندوزی را هدف خود قرار میدهد ،‌ بنابراین گذشته از میزان انباشت ثروت، هیچگاه نمیتواند خود را برنده محسوب كند ، و هرگز برنده نمیشود.
     
برنده ترجیح می دهد كه ، خود را مسئول شكست هایش بداند ، و نه دیگران را ولی وقت زیادی را صرف عیبجویی نمیكند.
بازنده شكستهای خود را ناشی از، تبعیض یا سیاست می داند.
 
برنده معتقد است ، ما باكارهای درست و اشتباه خود ، سرنوشت خویش را تعیین میكنیم.
بازنده به قضا و قدر اعتقاد دارد.
 
برنده در چنین موقعیتی احساس میكند كه اعتبار خود را برای آینده تقویت می نماید.
بازنده از این كه بیش از آنچه می گیرد، بدهد، احساس میكند بازنده است.
برنده در هر شرایطی كه قرار بگیرد ، آرامش و تعادل خود را حفظ میكند.
بازنده اگر از دیگران عقب به ماند، تندخو و خشن میشود ، و اگر جلوتر از دیگران باشد ، بی احتیاطی میكند.
برنده میداند كه نارسایی های او جزیی از شخصیت وجودی اوست ، در حالی كه می كوشد تا آثار ناگوار این نقایص را به زداید هرگز تاثیر آنها را انكار نمیكند.
بازنده از این كه خود و یا دیگران به نقایص وی آگاهی یابند ، هراسان است.
برنده در چنین شرایطی آزادانه ، رنجش و آزردگی خود را بیان نموده ، تخلیه ی احساسی میكند ، سپس مساله را به فراموشی می سپارد.
بازنده هنگامی كه از دیگران بدرفتاری میبیند ، خشم و ناخشنودی خویش را به زبان نمی آورد و زجر می كشد، و با انتقام گرفتن از خود ، شرایط بدتری را پدید می آورد.
برنده میداند كه كدام تصمیم ها را به طور مستقل بگیرد ، و كدام یك را پس از مشورت با دیگران بازنده نسبت به برندگان حسادت كرده ، و دیگر بازندگان را حقیر میشمارد.
بازنده به «استقلال» خود می بالد ، در حالیكه به واقع در حال خونسردی است. و به كار گروهی» خود می بالد ، درصورتی كه در حال دنباله روی است ، و اراده ای از خود ندارد.
برنده می داند كه هر قاعده ای در هر كتابی را می توان نادیده انگاشت جز یكی، « همانی كه هستی و میخواستی ، باش » ، تنها برگ برنده ، در دنیا همین است.
بازنده فكر میكند كه برای بازنده شدن و برنده شدن قوانینی وجود دارد.
برنده روی پای خود می ایستد و از اینكه دیگران، به وی تكیه كنند ، احساس تحمیل شدن نمی كند.
بازنده به كسانی كه از خودش قوی ترند ، تكیه میكند و عقده های خود را بر سر افراد ضعیفتر از خویش خالی میكند.
برنده نسبت به فضای اطراف خود حساس است.
بازنده فقط نسبت به احساسات خود حساس است.
برنده در وجود یك آدم بد ، خوبی ها را می جوید و روی همین قسمت كار میكند.
بازنده در وجود یك انسان خوب، بدی ها را می جوید. از این رو ، به سختی میتواند با دیگران همكاری كند.
برنده در عین حال كه تعصبات خود را میپذیرد ، تلاش میكند كه در هنگام قضاوت كردن بر این تعصبات غلبه كند.
بازنده منكر وجود هرگونه تعصب در خود است ، و بنابراین در سراسر عمر ، اسیر تعصبات خویش خواهدبود.
برنده هراسی ندارد از اینكه دریك موقعیت ضد و نقیض قرار گیرد ، زیرا درافكارش خللی وارد نمی شود.
بازنده سازگار شدن با موقعیتهای ضد و نقیض را به كارشایسته ترجیح میدهد.
برنده بازی سرنوشت ، و این حقیقت كه شایستگی ها را همواره پاداشی نیست، بی آنكه دیدگاهی بدبینانه داشته باشد، درك میكند.
بازنده بی آنكه بازی های سرنوشت را درك نماید ، بدگمان است.
برنده میداند كه چگونه میتوان جدی بود ، بی آن كه خشك و رسمی باشد.
بازنده غالبا خشك و رسمی است زیرا ، فاقد توانایی جدی بودن است.
برنده آنچه را كه ضرورت دارد ، با متانت لازم انجام میدهد ، و توان خود را برای راه حل هایی ذخیره می كند كه ، در آنها از حق انتخاب برخوردار است.
بازنده آنچه را كه ضرورت دارد ، با حالتی اعتراض آمیز انجام می دهد، و هیچ توان و نیرویی را برای گرفتن تصمیمات اخلاقی مهم باقی نمی گذارد.
برنده ارزش های اخلاقی را ، به عنوان تنها منبع قدرت حقیقی می شناسد.
 
بازنده چون در باطن ، برای ارزشهای اخلاقی احترام اندكی قایل است ، بیش از ظرفیت خویش در جهت كسب منابع قدرت بیرونی تلاش میكند.
     
برنده سعی میكند كه رفتارهای خود را براساس نتایج منطقی آنها قضاوت كند ، و رفتارهای دیگران را ، براساس قصد و نیت آنها ارزیابی كند.
بازنده رفتارهای خود را براساس قصد و نیت خویش ورفتارهای دیگران را براساس نتایج آنها ارزیابی میكند.
 
برنده دیگران را نكوهش می كند ولی آنها را می بخشد.
 
بازنده چنان بزدل است كه قادر به نكوهش دیگران نیست ، و چنان حقیر است كه قادر به بخشیدن دیگران هم ، نیست.
     
برنده پس از بیان نكته ی اصلی مورد نظرش ، لب از سخن فرو می بندد.
بازنده آنقدر به صحبت ادامه می دهد ، كه نكته ی اصلی را فراموش میكند.
برنده هر امتیازی را كه بتواند بدهد ، می دهد جز این كه اصول بنیادی خود را فدا كند.
 
بازنده به خاطر هراس از دادن امتیاز به لجاجت خود ادامه می دهد ، و این در حالی است كه اصول بنیادی اش رفته رفته از بین می رود.
     
 

شنبه 14 مرداد 1391برچسب:, :: 23:56 :: نويسنده : مهدخت نبوی

 

دویست و پنجاه سال پیش از میلاد؛ در چین باستان؛ شاهزاده ای تصمیم به ازدواج گرفت. با مرد خردمندی مشورت کرد و تصمیم گرفت تمام دختران جوان منطقه را دعوت کند، تا دختری سزاوار را انتخاب کند.


وقتی خدمتکار پیر قصر، ماجرا را شنید غمگین شد چون دختر او هم مخفیانه عاشق شاهزاده بود. دختر گفت او هم به آن مهمانیخواهد رفت.


مادر گفت: تو شانسی نداری، نه ثروتمندی و نه خیلی زیبا. دختر جواب داد: می دانم که شاهزاده هرگز مرا انتخاب نمی کند، اما فرصتی است که دست کم یک بار او را از نزدیک ببینم.


روز موعود فرا رسید و همه آمدند. شاهزاده رو به دختران گفت: به هر یک از شما دانه ای می دهم، کسی که بتواند در عرض شش ماه زیباترین گلرا برای من بیاورد، ملکه آینده چین می شود.

...

همه دختراندانه ها را گرفتند و بردند. دختر پیرزن هم دانه را گرفت و در گلدانی کاشت. سه ماه گذشتو هیچ گلی سبز نشد، دختر با باغبانان بسیاری صحبت کرد و راه گلکاری را به او آموختند، اما بی نتیجه بود، گلی نرویید.


روز ملاقات فرا رسید، دختر با گلدان خالی اش منتظر ماند و دیگر دختران هر کدام گل بسیار زیبایی به رنگها و شکلهای مختلف در گلدانهای خود داشتند.


لحظه موعود فرا رسید شاهزاده هر کدام از گلدانها را با دقت بررسی کرد و در پایان اعلام کرد دختر خدمتکار همسر آینده او خواهد بود!


 همه اعتراض کردند که شاهزاده کسی را انتخاب کرده که در گلدانش هیچ گلی سبز نشده است.


شاهزاده توضیح داد: این دختر تنها کسی است که گلی را به ثمر رسانده که او را سزاوار همسری امپراتور می کند: گل صداقت... همه دانه هایی که به شما دادم عقیم بودند، امکان نداشت گلی از آنها سبز شود...

 

یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, :: 13:42 :: نويسنده : مهدخت نبوی

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
پيوندها

نويسندگان


خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 13
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 17
بازدید ماه : 42
بازدید کل : 43161
تعداد مطالب : 87
تعداد نظرات : 116
تعداد آنلاین : 2